چکیده:
قاعده لاحرج یکی از مهم ترین قواعد فقهی است و در اکثر ابواب فقه اعم از عبادات ، معاملات و سیاسات جاری میشود. بر اساس این قاعده ، در میان احکام الهی حکمی یافتن میشود که انجام آن باعث دشواری و سختی مکلف باشد و در صورت به دشواری افتادن مکلف از انجام یکی از احکام الهی، لازم نیست به انجام آن مبادرت کند. عسر و حرج دارای مصادیق مختلفی است ، با توجه به این که آسیب های حرج های غیر جسمانی در جامعه کنونی کم تر از آسیب های جسمانی نیست و چه بسا به مراتب غیر قابل تحمل تر باشد و فرد را دچار پیامدهای سوء جبران ناپذیر کند، پس میتوان برای حل چنین معضلاتی متمسک به قاعده لاحرج شد. بنابراین میتوان در یک تقسیم بندی حرج را به حرج جسمانی و حرج غیر جسمانی تقسیم کرد، هرچند فقها صریحا به این تقسیم بندیها اشاره نکرده اند، اما تلویحا با توجه به مصادیق فقهی که در آن ها اشاره به عسر و حرج شده است ، میتوان استفاده نمود که قاعده لاحرج نه تنها در موارد حرج جسمانی کاربرد دارد، بلکه در حرج های غیر جسمانی مثل حرج روحی ـ روانی، حرج اجتماعی، حرج اقتصادی و حرج حیثیتی و... نیز کاربرد دارد.
خلاصه ماشینی:
"٢-١-٣- پیامد فقهی انحصار: پیامد فقهی نظریه انحصار حرج در حرج جسمانی این است که : با وجود حرج های غیر جسمانی زیادی که در جامعه وجود دارد، حتی در بعض موارد تحمل آن به مراتب سخت تر و شدیدتر از حرج جسمانی است ؛ راه حلی برای رهایی از آن وجود نداشته باشد و مکلف را با مشقت های فراوان مواجه کند، هرچند ممکن است در بعضی موارد که انجام یا ترک فعلی سبب ضرر به مکلف میشود، با تمسک به قاعده لاضرر مرتفع گردد، ولی با عنایت به این که معنای حرج و ضرر از نظر مورد و مفهوم با یکدیگر متفاوتند، از آن جهت که ضرر آن چیزی است که شارع نسبت به بندگانش نمیپسندد و با لطف و عدالتش سازگار نیست ، اما فعل حرجی نه تنها حرام نیست ، بلکه طریقی برای تقرب بیشتر به خداوند است ، پس مفاد قاعده لاضرر، عزیمت است ، اما مفاد قاعده لاحرج ، رخصت است ؛ به عنوان مثال ، اگر کسی سرماخورده باشد و آب سرد برای او مضر باشد یا اگر از آب سرد استفاده کند، بیمار میشود، در اینجا وضوگرفتن ضرری است ، اما اگر آب موجب بیماری نشود و فقط مشقت و سختی داشته باشد، مثلا شخص در حالت عادی در زمستان با آب سرد وضو بگیرد و بیمار هم نشود، این حرج است که میتوان آن را مصداق بارز تقرب به خداوند دانست ."