چکیده:
اين پژوهش به بررسي نقش زنان در تحولات نوين جهان عرب با تاكيد بر مصر مي پردازد. البته اين نقش با توجه به جايگاه زنان در اسلام و ارا متفكران جهان عرب همچون علامه فضل الله و قرضاويف همچنين ساختار فرهنگي و اجتماعي جهان عرب و تاثيرات جهاني شدن بر زنان مورد بررسي قرار گرفته است. با توجه به اعتراضات گسترده در كشور هاي عربي همچون مصر و تونس و ليبي كه منجر به پيروزي انقلاب گرديد. زنان در فرهنگ و عقل عربي از ويژگي هاي خاص اجتماعي برخوردار هستند، به همين دليل حضور زنان در عرصه سياسي اعم از انتخابات، مشاركت سياسي و حضور در اعتراضات با ديدگاههاي خاصي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. گرچه جهان عرب از جمله شمال افريقا با نوسازي اقتصادي و آموزشي دچار دگرديسي شده است و زنان وارد مسايل اجتماعي شده اند، ولي دگر ديسي در نگرش مردان و حكومت نسبت به زنان به صورت نگرفته است. به عبارت ديگر همان گفتمان گذشته در دنياي جديد و عصر جهاني شدن بازتوليد شده است. حال سوال اين است كه زنان چه نقشي در وقوع تحولات نوين جهان عرب داشته اند. و تحولات نوين چه تاثيري بر آينده زنان در جهان عرب خواهد داشت. گرچه به نظر مي رسد كه يكي از دلايل ناكامي تحولات نوين جهان عرب عدم تحول گفتماني فرهنگ عربي نسبت به زنان بوده باشد.
خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر، افزایش زنان تحصیل کرده که به اهمیت حضور خود در جنبشها آگاه شده، خواسته و انتظارت آنها تغییر نموده و خواستار نقش قابل توجهتر و کلیدیتر در مقام بازیگر سیاسی در جنبشها هستند و همینطور با توجه به پذیرش فعالیت زنان از سوی نهادها و احزاب سیاسی جامعه عرب بهعنوان نیمی از جمعیت بهمنظور دسترسی به کل جمعیت هستیم و همچنین بهدلیل گسترش رسانهها، شبکههای مجازی و اینترنتی، زنان عرب نهایت استفاده را در انقلاب از رسانهها و بخصوص اینترنت نموده و در فضای مجازی و امن اینترنتی و دور از تعصبات مرد سالارانه و سانسورهای رژیم به فعالیت پرداختند.
اما با توجه به حضور پرشور و مثبت زنان در انقلاب به بررسی و تحلیل فعالیت زنان در تحولات اخیر پرداختهایم، در ابتدا دلایل حضور زنان در انقلاب را بیان کردیم که شامل؛ 1- مشکلات افزایش جمعیت 2- مشکلات اقتصادی 3- بحرانهای اجتماعی 4- آزا و اذیت زنان 5- کمرنگ بودن حقوق و قوانین مربوط به زنان اما این مشکلات در دیگر کشورهای عربی نیز وجود دارد.
2- رویکرد اسلامخواهی: برخی ازکارشناسان معتقد به رویکرد اسلامخواهی در انقلاب مصر بوده و دلایل زیر را در این خصوص مطرح مینمایند 1- وجود زمینههای مذهبی و دینی در زنان مصری و پررنگ شدن نمادهای اسلامی همچون برگزاری نماز جماعت، شهادت طلبی 2- مخالفت با دخالت قدرتهای غربی و دشمنی عمیق با رژیم صهیونیستی 3- انتخاب نمودن نامزدهای اسلامی در انتخابات مجلس و پیروزی کاندیدای اسلامگرا در انتخابات ریاست جمهوری 4- استفاده از حجاب زنان مصری که مبارزه آنها را به نمادی از فرهنگ اسلامی تبدل نمود، البته کسانی همچون دکتر آصف بیات با رویکرد اسلامخواهی مخالف و معتقدند؛ متدین بودن افراد ضرورتا به معنی اسلامگرایی یا سیاسی کردن اسلام نیست."