چکیده:
در این مقاله با بررسی ٣٩ کتاب مربوط به کودکان از سه انتشارات «فرگام ، لوح دانش و اریسا» سعی شده موضوع پدرسالاری (مردسالاری ) در کتاب کودکان بررسی شود و با تحلیل محتوای این کتاب ها به این سوال که آیا مرد سالاری در کتاب های کودکان وجوددارد یا نه ؟ پاسخ داده شود. هدف این تحقیق نگاهی جدی به مسئله نابرابری جنسیتی است که حتی در کتاب های کودکان نیز راه یافته و از همان اوان کودکی در ذهن و فکر کودکان رسوخ می کند درواقع نویسندگان با دیدی کلیشه ای و قالبی که از جنسیت دارند، افکار و عقاید خودشان را در نوشته های خود واردکرده و بدین وسیله بر افکار خوانندگانشان (کودکان و والدینشان ) تاثیر می گذارند.
خلاصه ماشینی:
"هدف این تحقیق نگاهی جدی به مسئله نابرابری جنسیتی است که حتی در کتاب های کودکان نیز راه یافته و از همان اوان کودکی در ذهن و فکر کودکان رسوخ می کند درواقع نویسندگان با دیدی کلیشه ای و قالبی که از جنسیت دارند، افکار و عقاید خودشان را در نوشته های خود واردکرده و بدین وسیله بر افکار خوانندگانشان (کودکان و والدینشان ) تأثیر می گذارند.
بررسی های انجام شده نشان می دهند که چگونه سمت گیری ها، مواضع و بعضا تفکرات کلیشه ای به داستان ها راه می یابند و از این طریق به کودکان و نوجوانان منتقل می شوند گرایش و هواداری نسبت به جنسیت به خصوصی در داستان گونه ای ازاین نوع تفکرات است ، این گرایش تنها به شخصیت های داستان محدود نمی شود، بلکه دیگر ابعاد داستان را نیز متأثر می کند برخلاف تصور اولیه دختر یا پسر بودن شخصیت اول به زن یا مرد بودن نویسنده مربوط نیست ، درواقع می توان نتیجه گرفت که نویسندگان الزاما برای هم جنسان خود نمی نویسند.
در قصه هایی که برای دختر کوچولوی خود تعریف می کنید، سعی کنید همیشه یک شاهزاده کوچولوی زیبا یا دختر شاه پریانی باشد، اما پسر خردسالتان را همیشه و از همان آغاز کودکی مرد بار بیاورید و داستان های قهرمانی برایش تعریف کنید و تاکید بر شجاع بودن مرد کنید و اینکه هیچ گاه نباید گریه کند که شایسته مردان نبوده و این کار مختص زنان است ."