چکیده:
وايو يكي از مرموزترين خدايان هندوايراني است كه برخلاف ديگر ايزدان مزدايي، حاملِ مفهومي از تقابل دوگانه ي حيات و مرگ است. از وايو در ريگ ودا، اوستا و متون پهلوي ياد شده است. با بررسي بازتاب دو چهره ي متضاد اهورايي و اهريمني او در متون نام برده و به دنبال آن در حماسه هاي ملي، مي توان به قدرت ماندگاري اين ايزد كهن در قالب الگوهاي آييني اسطوره ايِ نيايش، رزم و مرگ پي برد. در اين پژوهش با روش توصيفي تحليلي و با تكيه بر منابع كتابخانه اي تلاش شده است نشان داده شود برخلاف حضورِ واژه ي ساده ي «باد» در حماسه ها، بايد به آنچه در لايه هاي زيرين اين واژه و در بارِ معنايي اسطوره اي آن وجود دارد، بيشتر توجه شود. نگارندگان، ضمن بررسي شواهدِ گوناگون موجود در حماسه هاي منظوم، بدين نتيجه رسيده اند كه باد در اين آثار، تنها، نمايانگر پدپده اي طبيعي نيست؛ بلكه ايزد باد يا وايو، كاركردهاي اسطوره اي خود را در حماسه ها، به ويژه در شاهنامه، حفظ كرده و در سه نقش اصلي، خويشكاري هاي ديرين خود را بازتاب داده است. اين نقش ها عبارت اند از: ۱. خداي جنگ و جنگاوران با طيفي گسترده از اعمال، مانند نبرد با قهرمان، ياري سپاه، ياري پهلوان در گذر از دريا، سرنگوني درفش و حمايت از شاه؛ ۲. پيك مرگ؛ ۳. همكارِ تيشتَر در اعمالي مانندِ جادويي كردن با باد و آزمون پهلوان با باد و سرما.
خلاصه ماشینی:
"نکتـه ی شایسـته ی توجه ، نیایش پهلوان به درگاه ایزد برای پیروزی در جنگ است که با وزیـدن بـاد، ایـن مقصود حاصل میشود؛ برای نمونـه ، در شـاهنامه ، در رزم کیخسـرو و افراسـیاب آمـده است : چو کیخسرو آن پیچش جنگ دیـد جهان بـر دل خویشـتن تنـگ دیـد بیامد بـه یـک سـو ز پشـت سـپاه بــه پــیش خداونــد شــد دادخــواه کـــه ای برتـــر از دانـــش پارســـا جهانــدار و بــر هــر کســی پادشــا اگـــر نیســـتم مـــن ســـتم یافتـــه چــو آهــن بــه کــوره درون تافتــه نخواهم که پیروز باشـم بـه جنـگ نــه بــر دادگــر بــرکنم جــای تنــگ بگفت این و بر خـاک مالیـد روی جهــان پــر شــد از نالــه ی زار اوی همانگــه بیامــد یکــی بــاد ســخت که بشکست شاداب شـاخ درخـت همــی خــاک برداشــت از رزمگــاه بــزد بــر رخ شــاه تــوران ســپاه (فردوسی، ١٣٨٢: ٧٧٨) این موضوع بیانگر حضور ناخودآگاه باورداشتی کهـــن در لایه های زیرین ادبیـات حماسی است که با وجود گذشت زمان توانسته ماندگاری خود را حفظ کنـد، حتـی بـه این مسئله اشاره میشود که وزیدن باد و شکست دشمن کاری ایزدیست .
توجیهی که در این باره میتوان ارائه داد این اسـت کـه وایـو، حـامی جنگـاوران آریایی است و تورانیان نیز، خویشاوندان آریایی ایرانیان هستند و هـر کـه او را خشـنود سازد، از یاریاش بهره مند می شود؛ اما در این نمونه هـا بـه نظـر مـیرسـد کـه جنبـه ی اهریمنی وایو، یاریگر سپاه توران است ؛ زیرا همان گونه که پیشـتر در پـیش درآمـد بیـان کردیم ، زنر بر این باور است که این ایزد در ویرانی و تباهی هر دو آفرینش اهـورایی و اهریمنی، آزادی عمل دارد (نک : زنر، ١٣٧٥: ٢١٦)؛ گرچه از نگاهی دیگر، میتوان دلیل را در کارکرد وایوی بد جست وجو کرد که دیـو مـرگ اسـت ؛ همچنـین یکـی دیگـر از اعمال باد، سرنگون کردن درفش است که مقدمه ای بر شکست سپاه به شمار میرود."