چکیده:
گرايش فطري انسان به خودشكوفايي و كمال، به ويژه وقتي كه ادبيات به حوزه ي عرفان قدم مي گذارد و با چاشني شريعت و طريقت آميخته مي گردد، گستره ي عظيمي از ادبيات ايران شهر را به خود اختصاص داده است. منطق الطير عطار از جمله آثاري است كه با درونمايه ي اصلي ديدار با خويشتن و شناخت خود، بشر را به فارغ شدن از متعلقات ناسوتي و نيل به كمال فراخوانده است و از رهگذر اين انديشه، به رويكردي از علم روانشناسي به نام «روانشناسي انسان گرا» نزديك مي شود. روانشناسي انسان گرا با قرار دادن انسان در مركز توجه و با تاكيد بر روي جنبه هاي مثبت انسان و تكيه بر «خويشتن» و «خود» فرد و اصالت بخشيدن به اصل بشريت، با بيان و روشي متفاوت با انديشه ي عرفاني، به بحث درباره ي خودشكوفايي پرداخته است. در اين جستار، منطق الطير عطار از منظر روانشناسي انسان گرا و بر اساس الگوي خودشكوفايي راجرز نقد و بررسي گرديد و روشن شد كه در اين اثر بشكوه نيز پرندگان سالك، جهت رسيدن به خودشكوفايي و كمال، پنج شاخصه ي بنيادين نظريه ي راجرز را در خود متبلور كرده اند.
خلاصه ماشینی:
"عطار، همچنین ، تسلیم شدن در برابر خداونـد را از صفات بنده ی پذیرفته شده می داند: بنــده چــون پیوســته برفرمــان رود بــا خداونــدش ســخن در جــان رود بنــده نبــود آن کــه از روی گــزاف مــیزنــد از بنــدگی پیوســته لاف بنــده وقــت امتحــان آیــد پدیــد امتحــان کــن تــا نشــان آیــد پدیــد (همان :٧٢) عطار داشتن حالت تدافعی در برابر امور جاری زندگی و نیز، هرگونـه خصـومت را برای انسان آگاهی که می خواهد به حقیقت وجود خویش دست یابد، ناپسند مـی شـمرد ودر حکایتی به مرقع پوشانی که درگیر خصومت شده اند، مـیگویـد شـما کـه جامـه ی تسلیم در برابر پروردگار پوشیده اید و به دنبال معنویات هسـتید، نبایـد اهـل خصـومت باشید (نک : همان : ٣١٨) در مرحله ی پایانی فرآیند رسیدن به کمال ، سی مرغ که از آب و آتـش گذشـته انـد، در طی راه ، تجارب فـراوان کسـب کـرده انـد، آداب طریقـت را آموختـه انـد و آمـادگی رویارویی با بزرگترین تجربه ی خویشتن را پیدا کرده اند، با آئینه ای روبه رو می شوند کـه عکس خودشان را در آن می بینند (نک : همان : ٣٠٩).
در روان شناسی انسان گرا و نظریه ی راجرز نیز بشر را اصل و نقطه ی عطف کائنات میدانند و به دلیل اهمیتی که به فرد می دهند، او را به خویشتن رجوع داده ، بـه شـناخت خویش و پیبردن به جایگاهش در دنیای هستی فرامی خوانند؛ ازاین رو، پـس از درنـگ بر منطق الطیر عطار، از منظر الگوی راجرز، روشن شد که در این اثر باشکوه نیز از میـان انبوه پرندگان ، تنها سی مرغ و از جمله هدهد که پنج شاخصه ی بنیادین نظریه ی راجرز، یعنی: آمادگی کسب تجربه ، زندگی هستی دار، اعتمـاد بـه ارگانیسـم و خویشـتن خـود، احساس آزادی و خلاقیت ، را پشت سر می گذارند، به کمال دست می یابند و در رسیدن به خویشتن خویش و خودشکوفایی موفق می شوند."