چکیده:
اوحدالدین علی ابن محمدبن اسحاق ابیوردی، متخلص به انـوری، از شـاعران قصیده سرای سده ی ٦هجری قمری در حوزه ی خراسان است که بیش از هرچیز در جایگاه شاعری مدیحه سرا شناخته شده است . بـدیهی سـت شـاعری کـه از دیرباز در به کارگرفتن هنرمندانه ی صنعت حسن طلب ، شـهره ی آفـاق بـوده و همواره به نیروی مدح و حتی هجو، از ممدوحان خود، چیزهایی گاه بسیار حقیر مانند کاه و جو مرکب ، درخواست کرده است ، قاعدتا باید تنها رضای خویش یا پسند خاطر ممدوح را در نظر داشته باشد و کم تر به مضامین اجتماعی بپردازد؛ اما بررسی آثار انوری نشان میدهد که وی نه تنها به مسایل اجتماعی بی توجـه نبوده ، بلکه گاه رخدادها و حوادث اجتماعی را در آثار خود بازتاب داده یا در جایگاه یک منتقد اجتماعی، از ضعف ها و معضلات جامعه و سیاستگذاران عصر خویش ، به تندی انتقاد کرده است . در این پژوهش ، تلاش شده تا سوگیری های انوری در برابر اجتماع و سیاست زمانه ی خویش که بیش تر در مقطعـات وی و کم تر در قصاید او بازتاب داشته است ، بررسی و واکاوی شود.
خلاصه ماشینی:
"٢. انوری و اجتماع شعر اجتماعی از دید شفیعیکدکنی، مفهومی عام تر داردو سراینده به شـکلی غریـزی و بیآن که به ایدئولوژی خاصی نظر داشته باشد، در آن به برخـی مشـکلات و معضـلات اجتماعی میپردازد؛ شفیعی کدکنی، افزون بر این کـه انـوری را در ایـن نـوع شـعر نیـز توانمند معرفی کرده ، حتی مدیحه سرا بودن وی رانیز نشان سوگیری سیاسی وی دانسته و کوشیده سیر دگرگونی معیارهاو ارزش های اجتماعی را از خلال مدیحه های شـاعران درباری به ویژه انوری، نشان دهد؛ در کنار آن ، از تاثیرو قدرت شعر دربـاری در تبلیـغ قدرت های خودکامه و ارائه ی سیمایی سراب گونه از دربارهای دوران شاعرو ضمن آن ، کارکرد تعلیمی این نوع شعر در القای بسیاری از مکارم اخلاقی به ممدوحان نیز سـخن گفته است ."