چکیده:
تصحيح متون كهن همواره موردِ توجه ادب دوستاني بوده كه دغدغه شان فراهم كردن ِمتني منقح و نزديك به گفتارِ مولف است. يكي از متونِ بحث برانگيز از لحاظ تصحيح، كلياتِ شمس تبريزي از جلال الدين محمد مولوي است. اين اثر سترگ به دليل حجمِ گسترده ي آن و مشوش بودنِ نسخِ موجود از آن، هنوز متنِ كاملاً قابلِ اعتمادي از جهتِ تصحيح ندارد، در سال 1344ـ1336 توسط مولوي شناسِ گرانقدر استاد بديع الزمانِ فروزانفر به شكلِ انتقادي تصحيح شده و همواره موردِ بحثِ پژوهش گرانِ مختلف قرار گرفته است. در اين پژوهش، تحتِ عنوان هاي زير، برآنيم كه لزوم تصحيحِ دوباره ي غزلياتِ شمس و نقد تصحيح هاي موجود را مورد بررسي قرار دهيم و آرايِ بزرگانِ ادب را در اين مورد برشماريم؛ اين عناوين عبارتند از: 1. مقدمه و پيشينه ي تصحيح غزليات شمس، 2. تصحيحِ استاد فروزانفر و نقد آن، 3. تصحيح دكتر توفيق سبحاني و نقد آن، 4. نكاتي درباره ي ديوان مصحَح استاد فروزانفر و دكتر توفيق سبحاني.
خلاصه ماشینی:
"اما تنها ١٩٩ غزل مشترک میان دو نسـخه ی قـو و عد وجود دارد؛ بر خلاف نظر استاد مینوی که تصور میکردنـد اگـر ایـن سـه نسـخه اساس کار قرار میگرفت ، دو سوم غزل ها از دیوان خارج می شد؛ در حالی کـه ایـن دو نسخه بر روی هم ، ١٣٥٩ غزل ازکل ٣٢٢٩ غزل را دربرمی گیرد-کـه جمـع غـزل هـای همین دو نسخه نیز از ثلث دیوان مصحح فروزانفر بیش تر است ـ طبعا اگر نسخه ی قـره حصار (قح ) را هم به این آمار اضافه کنیم ، تعداد غـزل هـای سـه نسـخه بـر روی هـم ، بیش تر از عدد مذکور (١٣٥٩) خواهد شدو شاید حتی بـه نصـف تعـداد کـل غـزل هـا برسد؛ پس هرکدام از این نسخه ها به تنهایی دیوان کاملی نیستندو اشتباه اسـتاد مینـوی از این جا ناشی می شود که توجه ایشان به اشتراک نسخه ها در نداشته ها بـوده اسـت ، نـه در داشته ها.
چرا که اساس کار ایشان تنها نسخه ی «فـذ» بـوده اسـت و بـه نسخ دیگر دیوان کبیر نپرداخته اند با توجه به مقابله برخی از ابیات و غزل ها که در بخـش پایـانی مقالـه ملاحظـه شـد ضبط غزلهاو ابیات با نسخه های ذکر شده در بسیاری از موارد همخوانی ندارد ولـزوم تصحیح دوباره ی غزلیات شمس ، اثر مولانا جلال الدین محمد بلخی آشکاراست ."