چکیده:
طلاق مهمترين پديده حيات انساني است كه داراي ابعادي به تعداد تمامي جوانب و اضلاع جامعه انساني است نخست اين كه پديده اي رواني است. دوم پديده اي اقتصادي است و سوم عاملي تاثيرگذار بر تمامي جوانب جمعيتي به لحاظ كميت و كيفيت مي باشد. در اين بررسي از نظريه هاي گوناگوني مانند، نظريه طلاق و قشر بندي اجتماعي، يادگيري اجتماعي، حساسيت، خويش يافتگي، كاركردگرايي و ... بهره گرفته شده است. هدف اصلي پژوهش، نقش خشونت بر ميزان طلاق در ميان زنان ازدواج كرده20- 25 سال شهر قم مي باشد. در اين پژوهش از روش پيمايشي و از ابزار پرسشنامه بهره گرفته شده است. جامعه آماري اين بررسي كليه زناني كه مورد خشونت همسران خود طلاق گرفته و يا با تشكيل پرونده در دادگاه خانواده شهر قم كه قصد جدايي و متاركه دارند. از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي استفاده شده و حجم نمونه 444 نفر مي باشد. براي سنجش از دو نوع اعتبار محتوا و اعتبار سازه و براي محاسبه پايايي از آزمون آلفاي كرونباخ استفاده و نتايج پژوهش نيز با استفاده از نرم افزار آماري SPSS در دو سطح توصيفي و تحليلي استخراج شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه : 1) خشونت خانگي در ابعاد گوناگون آن، يكي از مهمترين فاكتورهاي افزايش طلاق در سطح جامعه و از جمله شهر قم مي باشد گو اين كه داراي ابعادي دو سويه هم چون كاهش اعتماد به نفس زنان، رواج ترس و نگراني دايمي بين آنها و رويارويي با مشكلات، افزايش ميزان انحرافات در شهر و آمار كودكان طلاق و ... مي باشد. 2) بين تربيت جوان و طلاق، بين مشورت با والدين در هنگام ازدواج اقدام به جدايي رابطه معناداري وجود دارد. 3) در حالي كه بين قبح اجتماعي و طبقه اجتماعي و اقدام به جدايي رابطه اي وجود ندارد .
خلاصه ماشینی:
"یافته های پژوهش نشان می دهـد کـه : ١) خـشونت خـانگی در ابعـاد گوناگون آن ، یکی از مهم ترین فاکتورهای افزایش طلاق در سطح جامعـه و از جملـه شـهر قـم مـی باشد گو این که دارای ابعادی دو سویه هم چون کاهش اعتماد به نفس زنـان ، رواج تـرس و نگرانـی دایمی بین آن ها و رویارویی با مشکلات ، افزایش میزان انحرافات در شهر و آمار کودکـان طـلاق و ...
خشونت و طلاق دارای رابطه دو سویه اسـت کـه هـر دو دارای تـأثیراتی چـون کـاهش اعتماد به نفس زنان ، رواج ترس و نگرانی دائمـی در بـین آنهـا در مقابلـه و رویـارویی بـا مـشکلات ، افزایش میزان انحرافات در شهر، آمار کودکان طـلاق ، آسـیب هـای ناشـی از عـدم نظـارت تربیتـی صحیح از جانب والدین به واسطه قرار داشتن در بحران رفتاری نسبت بـه فرزنـدان خـود، درگیـری محاکم قضایی و دادگاه های خانواده و دادگستری و پزشکی قانونی در نتیجه شـکایت و دادخـواهی زنان ، اطلاله و رسیدگی به پرونده های تشکیل شده در محاکم قـضایی کـه خـود نیـز آسـیب هـای جدی دیگران را به همراه دارد و ...
فرضیه ٣: بین میزان تربیت جوان (آمادگی برای ورود به زندگی زناشویی) و طـلاق زنـان (مـورد خشونت ) رابطه وجود دارد، به این معنی که هر چه آمادگی جوان بـرای ورود بـه زنـدگی زناشـویی بیش تر باشد میزان طلاق کم تر خواهد بود."