چکیده:
تحقيق حاضر با هدف تحليل سرمايه هاي اجتماعي بيروني در دو دسته بندي روابط مدير و سازمان بر مزيت رقابتي سازماني انجام شده است. در اين مسير از ميانجي گري ابعاد قابليت هاي پويا و همچنين تعديلگرهاي محيطي استفاده گرديد. اين تحقيق از نوع تركيبي و با رويكرد طرح اكتشافي - مدل ايجاد گونه شناسي- بوده و فرايند تحقيق در سه بخش كمي- كيفي- كمي شكل گرفته است. در مرحله كمي ابتدايي، از بررسي گسترده ادبيات براي استخراج مدل اوليه استفاده شد. مرحله كيفي با ابزار مصاحبه هاي عميق انجام شده و با بررسي مجدد ادبيات تحقيق، مدل مفهومي نهايي ترسيم شد. ابعاد پرسشنامه تهيه شده با رويكردهاي مختلف پايايي و روايي آن ها بررسي شد و با روش نمونه گيري تصادفي در سيزدهمين نمايشگاه بين المللي ساختمان توزيع و از 352 پرسشنامه مناسب برگشت داده شده براي تحليل كمي استفاده گرديد. سرمايه اجتماعي بيروني مدير محور تاثيرگذاري معناداري بر ابعاد ميانجي، بجز يادگيري سازماني نداشته است، در مقابل سرمايه اجتماعي بيروني سازمان محور، بشدت بر تمام ابعاد ميانجي تاثير داشته است. از بين ابعاد قابليت-هاي پويا، هوشمندي رقابتي نقش مهمي در تحقيق حاضر داشته است و تلاطم تكنولوژيكي بيشترين تاثير معنادار را از بين تعديلگرها در مدل داشته است. توجه به ايجاد اتحاديه هاي قوي و تاثير گذار، محور قراردادن اهداف سازماني در روابط و همچنين جذب مستمر نيروي هاي نخبه و ماهر از جمله پيشنهادات براي اين صنعت مي باشد.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر این باید گفت ارتباطات بین سازمانی در ماهیت مزایای رویکردهای اصلی مزیت رقابتی - منبع محور، محیطی و قابلیت های پویا- را دارد؛ زیرا که از نگاه منبع محور، نوعی منبع غیر قابل تقلید محسوب می گردد و از نگاه محیطی نیز، به طور کلی ماهیت شکل گیری آن در فضای محیطی می باشد و با نگاه ماهیت قابلیت های پویا، بستری برای شکل گیری دیگر منابع فراهم ساخته و همچنین نیاز به زمان دارد که شکل بگیرد و غیر قابل تقلید شود.
با این نگاه می توان گفت ، از نظر تئوریکی مفهوم سرمایه اجتماعی بیرون سازمانی که به نحوی گویای شبکه های بین سازمانی در دو سطح مدیر و سازمان است ، 1- alue o-creation 82 می تواند برطرف کننده ضعف های موجود در رویکردهای تئوریکی کسب مزیت رقابتی باشد.
فرضیات این بخش به صورت کلی زیر نوشته می شوند: «فرضیات ١٦تا ٢٥: دو بعد حمایت دولت و عدم کارایی اجباری بر رابطه بین ابعاد یادگیری سازمانی ، گرایش کارآفرینانه ، قابلیت ایجاد قابلیت ها، هوشمندی رقابتی و اعتبار برند شرکت با مزیت رقابتی تأثیر معناداری دارند».
فرضیات آن این گونه نوشته می شود که : «فرضیات ٢٦تا ٣٥: دو بعد تلاطم های تکنولوژیکی و عدم اطمینان در تقاضا بر رابطه بین ابعاد یادگیری سازمانی ، گرایش کارآفرینانه ، قابلیت ایجاد قابلیت ها، هوشمندی رقابتی و اعتبار برند شرکت با مزیت رقابتی تأثیر معناداری دارند».