چکیده:
گیلبرت رایل میان معرفت گزارهای (Knowing that) و معرفت مهارتی (Knowing How) تمایز قائل شده است. او بر خلاف سنت فلسفی موجود نه تنها عقیدهای به برتری معرفت گزارهای نسبت به معرفت مهارتی ندارد، بلکه معتقد است معرفت مهارتی دارای تقدم و اولویت است. عقیده به برتری و تقدم هر کدام از این دو شکل از معرفت نسبت به دیگری، دو طیف خردگرایی و ضدخردگرایی رادیکال را شکل بخشیده است. هدف این مقاله تحلیل و نقد نگرشهای خردگرایی رادیکال و ضدخردگرایی ملایم و رادیکال و ارائه الگوی جدیدی با عنوان خردگرایی ملایم است. روش بهکارگرفتهشده در این مقاله رویکرد تحلیل زبان عادی رایل است؛ لذا برای ایضاح مطلب به توصیف مفاهیم خردگرایی و ضدخردگرایی در نسبت میان معرفت گزارهای و معرفت مهارتی از یک سو و معرفت مهارتی و توانایی از سوی دیگر پرداخته شده است. در الگوی خردگرایی ملایم، معرفت گزارهای مستقل از معرفت مهارتی بوده، معرفت مهارتی لزوما مستلزم توانایی نیست. این طرح جدید نشاندهنده آن است که میتوان در عین باور به تمایز و عدم تقلیل میان این دو نوع معرفت، از نقش بنیادین معرفت گزارهای برای دستیافتن به معرفت مهارتی مناسب سخن گفت که در آن، معرفت گزارهای نه به شکل صریح، بلکه به گونهای ضمنی و تدریجی در شکلبخشیدن به معرفت مهارتی حضور خواهد داشت.رایل
Gilbert Ryle distinguished between knowing that and knowing how. Prefer to believe that either of these two forms of knowledge than others، radical intellectualism or anti-intellectualism has shaped. This article aims to analyze and critique of radical intellectualism and anti-intellectualism attitude and suggest new model is as moderate intellectualism. The method used in this paper is Ryle's analysis of ordinary language. In order to illustrate this، the concept of intellectualism and anti-intellectualism in the relationship between knowing that and knowing how on the one hand and knowing how and abilities on the other hand has been dealt. In moderate intellectualism pattern propositional knowledge independent of practical knowledge، and ability is not necessarily require a knowing how. This new scheme to distinguish between two types of knowledge and at the same time believe to the fundamental role of knowing that to achieve s appropriate knowing how. In this approach، knowing that is implicit and gradual in shaping the knowing how.
خلاصه ماشینی:
رایل به همین دلیل عقیده دارد اگر قرار بر ترجیح و اولویت منطقی یکی بر دیگری باشد، این تأمل است که قواعد و دستورالعملهای خود را از عمل انجامگرفته کسب کرده و بدون آن وجاهتی ندارد؛ به عبارتی او دانش مهارت انجام یک عمل را مهمتر از دانش برشمردن و مرورکردن گزارههای نظری مرتبط با آن عمل میداند و اینکه هیچگونه ترغیب و تجویز پیشینی از سوی نظر برای عمل وجود ندارد.
برهان اصلی رایل در خصوص نسبت میان معرفت گزارهای و مهارتی و رد نگرش خردگرایی معروف به برهان پسرفت (Regress Argument) است که بر اساس آن، اگر تمامی معرفت مهارتی مسبوق به ملاحظه پیشینی یک گزاره باشد، با توجه به اینکه درنظرگرفتن گزارهها به خودی خود انجام عملی است که میتواند کمابیش عقلانی یا احمقانه باشد، در این صورت اگر لازم باشد پیش از هر عمل عقلانی یک عمل نظری صورت گیرد، به لحاظ منطقی درگیر یک دور خواهیم شد که برونرفت از آن میسر نخواهد بود.
نقد ضدخردگرایی نقد مقدمه اول: رایل معتقد است برهان پسرفت نگرش او را در باب عمل عقلانی تهدید نخواهد کرد؛ زیرا هنگامی عمل شخص معقول خواهد بود که معرفت گزارهای نشاندهنده معرفت مهارتی او باشد؛ اما مسئله این است که اگر کسی بتواند بر مبنای معرفت مهارتی خود و بدون نیاز به عمل پیشینی درنظرگرفتن گزارهها عمل کند، در این صورت میتواند بر مبنای معرفت گزارهای خود عمل کند بدون اینکه نیازمند عمل پیشینی برای درنظرگرفتن گزارهها باشد.