چکیده:
بهره وري در كنار ساير عوامل، ازجمله تعيينكنندههاي رشد اقتصادي است هدف از اين پژوهش، بررسي نقش توسعه مالي و اعطاي تسهيلات بانكي بر بهرهوري كل عوامل توليد در بخش صنعت با استفاده از روش خود توضيح برداري با وقفههاي توزيعي (ARDL) طي دوره زماني 1392-1362 ميباشد. همچنين جهت تبيين مدل اقتصادسنجي، علاوه بر اعتبارات جاري و سرمايهاي بانكها، از ديگر متغيرهاي مهم و تاثيرگذار بر بهرهوري كل عوامل توليد بخش صنعت ايران، نظير هزينههاي تحقيق و توسعه، نسبت موجودي سرمايه به توليد و همچنين متغير مجازي برنامههاي توسعه جمهوري اسلامي ايران استفاده شد. نتايج نشان داد كه در طي دوره مورد بررسي، اعتبارات سرمايهاي در بلندمدت (044/0) و در كوتاهمدت (027/0) با يك وقفه بر بهرهوري كل عوامل توليد بخش صنعت تاثير مثبت داشته است. اعتبارات جاري در كوتاهمدت (032/0)، از تاثير مثبت بر بهرهوري كل عوامل توليد بخش صنعت برخوردار بوده، اما در بلندمدت تاثيري بروي بهرهوري كل عوامل توليد بخش صنعت نداشته است. همچنين هزينههاي تحقيق و توسعه در كوتاهمدت (013/0) و بلندمدت (039/0)، تاثير مثبت و معناداري بر بهرهوري كل عوامل توليد بخش صنعت ايران داشت. مقدار ضريب جمله خطا (ECM) نيز در كوتاهمدت مطابق با مقدار انتظاري، 35/0- به دست آمد و نشاندهنده تعديل 35 درصدي از عدم تعادل كوتاهمدت بهرهوري كل عوامل توليد در هر دوره، به سمت روند بلندمدت در بخش صنعت است.
Productivity along with other factors is one of the determinants of economic growth. The main objective of present study is to investigate the impact of financial development and bank credit payments on factor productivity of industrial sector; Using ARDL model. For this purpose, time series data for the industrial sector during the period of 2013 -1983 and numerical index of total productivity factor was used. Further, to specify the econometric model, in addition to bank credits other crucial variables such as the cost of research and development and capital to production ratio, as the main variable affecting total factor productivity of Iran industrial sector was used. The results of the study indicate that in the period under review, the capital credits rendered through banking facilities has a positive impact in short term with one year lag (0/027) as well as in long term (o/o44) on total factor productivity of Iran industrial sector. Moreover, the Current credits rendered through banking facilities have a positive impact in short term (0/032) and no meaningful impact in long term on total factor productivity of Iran industrial sector. On the other hand, the research and development costs have significantly positive effect on productivity of the entire industry, in the short term (0/013) and in long term (0/039). Finally, the Error Correction coefficient (ECM = -0/35) obtained in the short term was statistically significant and in accordance with the expected amount, that represents a 35 percent adjustment of short-term imbalances total factor productivity output per period to the long-term trend in the industry.
خلاصه ماشینی:
هدف از این پژوهش ، بررسی نقش توسعه مالی و اعطای تسهیلات بانکی بر بهره وری کل عوامل تولید در بخش صنعت با استفاده از روش خود توضیح برداری با وقفه های توزیعی (ARDL) طی دوره زمانی ١٣٩٢-١٣٦٢ است .
با توجه به تأکید مطالعه بر روی اهمیت تأثیر توسعه مالی از طریق اعطای تسهیلات بانکی به تفکیک اعتبارات جاری و سرمایه ای بر بهره وری کل عوامل تولید در بخش مهم صنعت ، از نظر جایگاه آن در تدوین نقشه راه اقتصاد مقاومتی در دوران پساتحریم جمهوری اسلامی ایران ، از نوآوری لازم نسبت به مطالعات انجام شده قبلی برخوردار است .
٤. روش تحقیق در این پژوهش ، جهت بررسی اثر توسعه مالی و اعطای تسهیلات بانکی بر بهره وری عوامل تولید در بخش صنعت به تفکیک اعتبارات جاری و سرمایه ای، از داده های سری زمانی طی سال های ١٣٦٢ تا ١٣٩٢ کشور استفاده شد.
در انتها با توجه به نتایج حاصل از پژوهش و به طورکلی، برای بهبود نقش اعتبارات پرداختی بانک ها بر رشد بهره وری کل عوامل تولید و حرکت در مسیر اقتصاد دانش محور اقدامات زیر توصیه میشود: - ازآنجاکه تأثیر اعتبارات سرمایه ای بر بهره وری کل عوامل تولید بخش صنعت در کوتاه مدت و بلندمدت مثبت و معنادار هست ، لازم است هم زمان با رشد انباشت سرمایه و ارزش افزوده بخش صنعت ، سهم قابل توجهی از تولید ملی به هزینه های تحقیق و توسعه صنعتی اختصاص یابد تا در راستای اهداف رشد و توسعه اقتصادی ج .
Financial development, economic efficiency and productivity growth.