چکیده:
مقاله حاضر به ارزيابي تذكير يا تانيث روح انسان از منظر حكمت متعاليه با تاكيد بر ديدگاه آيت الله جوادي آملي مي پردازد. ايشان معتقد است روح، قبل از ورود به عالم دنيا، تذكير و تانيث ندارد و ضمن پذيرش وجود روح مجرد در عالمي پيش از دنيا، ميان اين ديدگاه و مبناي جسمانيهالحدوث بودنِ روح تعارضي نمي بيند. با مقايسه و تطبيق ديدگاه ايشان با ملاصدرا و ديگر فلاسفه صدرايي، با وجود اختلافات ظاهري، موافقت و عدم اختلاف نظر بين آنها مشاهده مي شود. البته برخي انتقادات نيز به ديدگاه ايشان وارد است؛ از جمله اينكه تاثير تفاوت هاي فيزيولوژيك بر روحيات و عقل ناديده گرفته شده است. در نهايت اينكه، روح جنسيت پذير نيست و جنسيت پس از شكل گيري نطفه در نشئه دنيا صورت مي پذيرد.
خلاصه ماشینی:
"(ملاصدرا، 1379 ق: 3 / 15) از این کلام چنین استنباط میگردد که ملاصدرا نیز همانند آیتالله جوادی آملی، تذکیر و تأنیث را مربوط به ماده و جسم میداند و معتقد است شکلگیری جنین در هیئت مذکر و مؤنث، از همان قوای موجود در نطفه و منی پدید میآید و ارتباطی به روح ندارد.
به عبارت دیگر، وی به دوجنسی بودن انسان (زن و مرد) در مرحله دنیا و تغییر و تحولات مربوط به این دو جسم در دنیا پرداخته است و بهطور ضمنی از این سخن ـ که در اصل وجود او خللی وارد نمیشود و اینگونه نیست که او در دوران طفولیت فردی باشد و در دوران مردی، فردی دیگر ـ عدم جنسیت 1 برای روح استنباط میشود.
طی کرده است، میتوان چنین نتیجه گرفت که آنان همچون آیتالله جوادی آملی نیز به تذکیر و تأنیث در نشئه دنیا اعتقاد داشتهاند که در دوران جنینی و در مرحله نفس نباتی، ماده به مذکر و مؤنث تبدیل وضعیت میدهد و متناسب با تغییر و تحولاتی مادی، استعداد و قوای لازم موردنیاز جنس مذکر و مؤنث در جسم مادی شکل میگیرد و پس از گذران عمر در این دنیا و ساختن بدن مثالی خود، هنگام خروج از این عالم نیز روح متناسب با اعمال خود تجسم مییابد و با بدن مثالی خود در پیشگاه الهی حاضر خواهد شد؛ به نظر میرسد حتی پس از بازگشت نیز بحث تذکیر یا تأنیث مطرح نباشد، زیرا هر انسانی با بدن مثالی خود، معرف میزان فرمانبرداری یا عدم فرمانبرداری خود از دستورات پروردگار است و مذکر یا مؤنث بودن او، امتیازی برای روح نیست."