چکیده:
حق دادخواهی مالیاتی از ابعاد مهم حق دادخواهی عام شهروندان است. در حقوق ایران و
انگلستان این حق مورد شناسایی قرار گرفته و مبانی خود را از اصول و مفاهیم قانون
اساسی اخذ میکند. علاوه بر این در حقوق انگلستان حق دادخواهی مالیاتی از اصول سنتی و
بنیادین نظام کامنلا و دکترین عدالت طبیعی و انصاف رویهای نیز منتج میشود. در این
کشور پیشرفتهای حاصل در نظریه حاکمیت قانون و شناسایی اصولی مانند انتظارات
مشروع، تناسب، الزام به ارائه دلایل و مبانی تصمیم و دکترین خروج از صلاحیت به نحو
مطلوبی تضمینکننده حق دادخواهی مؤدیان مالیاتی است. در حقوق ایران اصل 43 قانون
اساسی مهمترین مبنای حق دادخواهی مالیاتی است، اما در چارچوب نظریه حاکمیت قانون
برخی مفاهیم موجود در حقوق انگلستان در حقوق ایران ناشناخته است وضرورت دارد تا
نظام حقوقی با شناسایی آنها به نحو احسن تضمینگر حقوق مؤدیان مالیاتی در مقابل
دستگاه مالیاتی کشور باشد. در مجموع به نظر میرسد مبانی حق دادخواهی مالیاتی در
حقوق انگستان در کنار قواعد قانون اساسی، مفهوم باستانی عدالت طبیعی است که با دو
شاخصه بنیادین بیطرفی و حق استماع تضمینگر حق دادخواهی مالیاتی شهروندان است. در حالی که این حق در حقوق ایران از نظریه بنیادین حاکمیت قانون و در قالب اصل 43 قانون
اساسی قابل استنتاج بوده، به نسبت حقوق انگلیس قدمت کمتری دارد.
خلاصه ماشینی:
"Balanced Government / اما معیارهای بیطرفی در هیأت های حل اختلاف مالیاتی با چالش هایی مواجه است ؛ این مراجع ، بخشی از ساختار اداری سازمان امور مالیاتی و وزارت امور اقتصادی و دارایی بشمار میآیند که این موضوع میتواند اصول بیطرفی و استقلال در دادرسی را در مراجع مالیاتی ایران خدشه دار کند [٢٤، ص ١٠٤-٢١٤]هیأت ها از نظر بودجه ای نیز وابسته به دستگاه مالیاتی هستند و این وابستگی به دستگاه مالیاتی ویژگی مورد نیاز آن را زیر سؤال میبرد، هر چند حضور یک نفر نماینده منتخب مؤدی و یک نفر نماینده قوه قضائیه درترکیب آن تا اندازه ای این ایراد را مرتفع میکند [١٦، ص ١٢٣] در کنار اصل بیطرفی، اصل برابری نیز حائز اهمیت فراوان است ؛ به طور کلی دو قسم از برابری در ارتباط با مالیات مطرح است ؛ نخست برابری در مقابل قانون مالیاتی، به این معناکه قانون (و قانون مالیاتی)باید برای همه یکسان باشد، و همه شهروندان به دور از هر گونه تبعیض و بصورت برابر به نظام قضایی دسترسی داشته باشند تا بتوانند حقوق خود را اعمال کنند، از حمایت لازم برخوردار باشند و از منافع خود مراقبت نمایند [٣١، ص ١٤].
در حقوق ایران وضعیت به صورت دیگری است ؛ مبانی اصل حق دادخواهی در مراجع رسیدگی مالیاتی بی تردید، اصل ٣٤ قانون اساسی است که بدون هیچ استثناء و قید و شرطیاین حق را برای شهروندان مورد شناسایی قرار داده است ، اگر چه برخی شاخصه های حاکمیت قانون آنگونه که در حقوق انگلستان وجود دارد، در حقوق ایران شناخته شده نیست و این موضوع خلأهای فراوانی در تضمین ابعاد حق دادخواهی مالیاتی محسوب میشود، حقوق ایران برای تضمین احسن این حق نیاز به شناسایی و پذیرش شاخصه ها و اصول نوین حاکمیت قانون دارد تا بتواند تضمین گر ثبات ، قطعیت و امنیت حقوقی شهروندان در بسیاری از حوزه های اجتماعی و اقتصادی از جمله مالیات باشد."