چکیده:
آگوستين متالهي است داراي حالات عرفاني و عارفي است صاحب انديشه هاي الهياتي. عقل با عرفان و زهد با تصدي مناصب ديني و اجتماعي در عرفان وي جمع شده اند. در بعد عملي، محور انديشه عرفاني وي عشق و محبت به خدا و مخلوقات اوست. از ديد وي، براي رسيدن به كمال در عشق، شرط مهم فروتني يعني عدم رضايت به مقام فعلي و نياز به حركت به سمت كمال است. اين امر از رهگذر تهذيب نفس، كسب فضايل ديني و دعا و نيايش قابل دستيابي است. سالك با اين امور سه گانه، مراتب نفس را از مرتبه نباتي، حسي، عقلي (استدلالي)، آغاز كرده و با طي مرتبه اخلاق و طمانينه، به هدف نهايي، كه مرحله تامل است، نائل مي آيد. آنان كه اين مراحل را طي كنند، در بُعد ادراكي از ادراك حسي مادي و روحاني خيالي گذر كرده اند و با ادراكي عقلي، به معرفتِ نوري تغييرناپذير دست يافته اند. در اين مرحله، انسان خداوند را همه جا حاضر و ناظر مي داند و مي يابد كه همه حقايق از او تغذيه مي كنند.
Augustine is a theologian who has mystical states and a mystic who holds theological ideas. In his mysticism، wisdom is combined with mysticism، and asceticism with holding religious and social positions. Practically، love of God and His creatures constitutes the basis of his mystical thoughts. He considers humility as an important prerequisite for achieving perfection in love i.e. dissatisfaction with the current position and the need to move towards perfection. This objective can be accomplished through self-purification، and by having religious virtues and supplicating. With these three things، a mystic starts his mystical journey from the vegetative، sensory and cognitive (reasoning) stage، and passes through the stage of morality and serenity of mind to reach the ultimate goal، that is، the stage of contemplation. Those who pass through these stages have، in fact، passed imaginary، sensory، material and spiritual perception and have achieved an unchanging luminous knowledge through their intellectual perception. At this stage، man considers God as a ubiquitous viewer and as the source of all realities.
خلاصه ماشینی:
"ازاینرو، مباحثی همچون دستورالعملهای سلوکی آگوستین، که در رسالة چند صفحهای قوانین منسوب به وی آمده است، مباحث نظری حول محور اختیار انسان، تفسیر شر در نظام عرفانی، نسبت مرتبة عقلی انسان با تأمل عرفانی، جایگاه دعا و نیایش در سلوک سالک، که همگی جای نقد و بررسی و مطالعهای تطبیقی دارد، مورد بررسی تفصیلی قرار نگرفته است.
در پایان قرن سوم میلادی، برخی متأثر از آموزههای کتاب مقدس و اعتقاد به مانعیت دنیا و بدن دنیوی و با هدف تشبه به کلیسای اولیه و زندگی حواریون، برای کسب معرفت و وصول به خدا(آمان، 1985، ص 34)، راه نجات خود را از دنیاگرایی و وسوسههای شیطانی، دوری از جامعه و عزلتگزینی یافتند تا در کمال آرامش، به تأمل در خدا و تزکیه نفس بپردازند.
اما چه باید کرد که این عشق حاصل شود، رشد کند و کمال یابد؟ همانگونه که اشاره شد، آگوستین معتقد است: وصول به کمال یعنی همان مرحله نهاییای که عارفان بعدی از آن به «اتحاد» تعبیر کردند.
اما محرک اصلی تلاش برای کسب این فضایل، عشق به مسیح بهعنوان انسان کامل (آگوستین، 1379، دفتر هفتم 19) و نمونة اتم همه فضایل است.
آگوستین، خود به چنین مشاهدهای دست یافته و شناخت او از خداوند بهعنوان متعلق تأمل عرفانی شناختی در حد باور و اعتقاد نیست، بلکه شناختی شهودی است که نه مدد عقلی مستقل که توسط سلوکی برآمده از ایمان مسیحی حاصل شده است(آگوستین، 1379، دفتر ششم 5).
Fanning, Steven, 2005, Mystics Of The Christian Tradition, London and New York, Routledge, e-Book, 2005."