چکیده:
با وجود اینکه آیرونی در ادبیّات منظوم ایران ، نمونه های فراوانـی دارد؛ در حـوزة نقد به آن توجّه کمتری شده است . این صنعت ادبی ، در دو شکل آیرونی لفظـی و آیرونی نمایشی قابل بررسی است . آیرونی در شعر احمد شاملو، نه به عنوان یک تشخّص سبکی ، بلکه به عنوان بخشـی از مـوارد زیباشـناختی شـعر قابـل توجّـه است . پنهان کاری های راوی در برخی اشعار روایی شاملو، منشا پیـدایش آیرونـی نمایشی در شعر اوست . این رویکرد، باعـث ایجـاد نـوعی فاصـله میـان آگـاهی نویسنده یا راوی اشعار، با خواننده می شود؛ کـه بـا تعـاریف موجـود از آیرونـی نمایشی تطابق دارد. در این جستار برآنیم تا با پرداختن به انواع آیرونـی نمایشـی (ناگهانی و غیر ناگهانی )، در اشـعار شـاملو، برخـی از زوایـای پنهـان آثـار او را واکاوی نموده و ضمن تبیین مفهوم آیرونی در شعر و بیان تمایز میان این صنعت ادبی با ایهام و کنایه و دیگر گونه های بیـان دو پهلـو، بـه نـوعی مرزبنـدی میـان آیرونی و سایر صنایع ادبی دست یابیم .
خلاصه ماشینی:
"برخی از ویژگی های این هنر٦ عبارتند از: ارجاع به خود نظیـر شـعر بـرای شـعر، مانند «شعری که زندگی است » از احمد شاملو، تکثر و چندصدایی مانند آثار فروغ ، شاملو و اخوان ثالث ، به کارگیری آیرونی ، که در اشعار شاعران معاصـر کـم و بـیش مشـهود اسـت ، به کارگیری پارودی (parody) مانند پاسخ نیما به کلاف ٧، در شـعر «خـرمن هـا»، اسـتفاده از کلیشه ها، توجه به روساخت مسایل ، توجـه بـه روزمرگـی ، توجـه بـه گذشـته ، توجـه بـه شکل های عامه پسند هنر، تخیل و ناپایداری ، لذت بخشی در اثر، نفی شخصیت ها و حضـور مؤلف در اثر و افشای روش های کار.
در این شعر وصفی ـ روایی بیابان ، از اوضاع بی خبر است و تناقض میان مه و گرمای بیابان ، فضایی آیرونیک بر شعر حاکم نموده است : بیابان را سراسر مه گرفته است / چراغ قریه پنهان است / موجی گرم در خون بیابان است / بیابان خسته / لب بسته / نفس بشکسته / در هذیان گرم مه / عرق می ریزدش آهسته از هر بنـد (114) ناآگاهی شخصیت های داستان در شعر «آشتی « هم ، آنجـا کـه اقیـانوس ، کـوه و انسـان دست مایة عصیان شاملو و نزاع آیرونیک و دیوانه وار او بـا خـودش و نیـز نگـرش فلسـفی شاعر به خلقت می شود، آیرونی نمایشی ایجاد می کند: انسانی تو/ سرمست خمب فرزانگی ای / که هنـوز از آن قطـره ای بـیش در نکشـیده / از معماهای سیاه سربرآورده / هستی / معنای خود را با تو محک می زند (١٠٢٩-١٠٣٠)."