چکیده:
در فاصله سدههای هشتم تا دهم هـ.. ق در بخشی از گیلان که در روزگار خود به بیهپیش معروف بود، حکومت شیعی و محلی آلکیا با پشتیبانی سادات مرعشی مازندران قدرت را در دست گرفت. این حکومت در تثبیت و تحکیم حکومت صفویه نقش بسیاری داشت. در سال 1001ق شاهعباس با هدف توسعه و تحکیم قدرت سیاسی و اقتصادی خود، به گیلان حمله کرد و بساط حکومت آنان را برچید. از آن پس گیلان استقلال داخلی و سیاسی خود را از دست داد، جزء املاک خاصه شد و با ورود کردهای صوفی به دنبال تحرکات نظامی، در ترکیب جمعیتی آن تغییراتی رخ داد. این نوشتار بر آن است تا به بررسی پیامدهای سیاست شاهعباس در بر اندازی حکومت شیعی آلکیا بپردازد و نتایج حاصل از این امر را در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مورد مطالعه قرار دهد. جمعآوری مطالب در این پژوهش، مبتنی بر روش کتابخانهای است. تجزیه و تحلیل مسائل و رویدادها بر اساس روش تاریخی، با تکیه بر توصیف، تطبیق و تحلیل اطلاعات است. تفسیر وقایع تاریخی بر اساس تقدم زمانی حوادث صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که: سیاست شاهعباس در براندازی حکومت آلکیا در گیلان چه نتایجی بهدنبال داشت؟ نوشتار حاضر بر این فرضیه استوار است که شاهعباس با تصرف این منطقه و از بین بردن حکومت آلکیا، عناصر نظامی جدیدی را از طوایف کرد از جمله کردهای صوفی وارد نمود تا ثبات سیاسی لازم را برای تقویت حکومت مرکزی ایجاد نماید.
(فومنی، 1353، ص105، 106 و 129) البته باید اشاره کرد فونی، مؤلف تاریخ گیلان، که خود در قلمرو بیهپس، از نواحی غرب سفید رود به دنیا آمده بود و دلبستگی چندانی به سادات آلکیا در شرق سفید رود نداشت، در نوشتههای خود تلاش داشت تا حملة شاهعباس به گیلان و ساقط کردن حکومت رقیب آنان در شرق گیلان را توجیه کند، قابل تأمل است.
به ویژه اینکه شاهعباس پس از سرکوب کردن شورشهای مردمی در این منطقه، دیگر نیازی به خدمات نظامی طوایف کرد نداشت و از زمانی که کوچ آنان مورد توجه قرار گرفت، آنان نیز در کنار ساکنان بومی به عنوان یکی از عناصر تولید مطرح شدند.
به عنوان نمونه یکی از یهودیانی که مسلمان شده بود و در بین یهودیان دیگر تنها مانده بود، به دستور خان احمدخان مورد حمایت کامل آلکیا قرار گرفت (نوزاد، 1373، ص145) از آنجایی که یهودیان به تجارت مشغول بودند باید یادآور شد که این اقدام به رونق اقتصادی و حفظ منابع مالی آلکیا نیز کمک میکرد و شاید هدف برخی یهودیان از تغییر گرایش دینی، حفظ منافع مالی در یک قلمرو شیعی بود.