چکیده:
سندشناسي، تبيين توسعه تاريخي اسناد، و ساختارشناسي آنان گوناگون است. سندشناسان معتقدند كه اسناد تاريخي را بايست با كمك دانش و فن سندشناسي، قاعدهمند و تعريف و تشريح كرد. به اين ترتيب، ساختارشناسي اسناد و كاربرد تمامي اسناد تاريخي، طبيعتاً از جمله مصاديق اصلي دانش سندشناسي به شمار ميآيد. اسناد و نوشته هاي شرعي بسيار زيادي از دوره قاجاريه باقيماندهاند از آن جمله استشهادنامه ها، كه حاصل نظام فقهي- قضايي آن دوره بوده است؛ استشهادنامه ها مانند ساير اسناد شرعي داراي ساختار خاصي هستند كه با موشكافي دقيق سندشناسانه ميتوان به آنها دستيافت. اين اسناد به لحاظ ساختاري ساده تر از ساير اسناد شرعي بوده و در اغلب موارد متني كوتاه دارند، و با وجودي كه داراي نوعي ساختار سندنويسي مجزا نسبت به ساير اسناد هستند، اما سبك و ساختار مشخص و ثابتي در نگارش اين اسناد ديده نميشود. نويسندگان و محرران در نگارش اين اسناد، خود را ملزم به تبعيت از شيوهاي ثابت نميديدند و تنها قصد خود را از نگارش اين عقد بيان ميكردند. روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهيت تاريخي خود، توصيفي است و اطلاعات لازم از طريق بررسي منابع، مدارك و اسناد مربوط گردآوري شده است. بدين ترتيب در اين مقاله ابتدا معيارهاي شناخت استشهادنامه ها بيان ميشود و جهت شناخت بيشتر اين مبحث، نمونه هايي فرضي كه در جنگها و منشآت و ترسل ها ارائه شده اند، ذكر ميشوند تا به نوعي ادبيات سندنويسي و اصول نگارشي استشهادنامه ها بيان گردد.
خلاصه ماشینی:
"آن عقـد اجـاره در تصـرف و قبـض ایـن اقـل بـوده ٥ و مـدت اسـتیفاء منفعـت اعیـان مزبـوره بـرای ایـن حقیـر باشـد، سـال دیگـر باقـی اسـت ٦ و بایـد در تصـرف و مداخلـه ایـن حقیـر باشـد تـا انقضـاء مـدت آن و عالـی شـأن رفیـع مـکان ٧ حـر الحـاج ، حاجـی حسـین عالـی شـأن و حاجـی علـی ولـد آن مرحمت شـأن معمـر ایـن بنیـان حاجـی جـان محمـد ٨ رتـق و فتـق در آن هـا داشـته اند و عالیشـأن عـرب لسـان رفیـع بنیـان ، حاجـی علـی مومـی الیـه ، ٩ خـود اقـرار و اعتـراف نمـوده بـوده کـه زمـان عقـد انتقـال منافـع اعیـان مزبـوره بـه حقیـر باقـی ١٠ و منافـع آن را حقیـر اسـتحقاق دارم ، شـرف )؟( و ایضـا هـر یـک علـی ام باشـند کـه اعیـان مرقومـه کـه ١١ در قبـض و تصـرف ایـن حقیـر بـوده و خـود و عیالــم در خانــه مزبــور ســاکن بودیــم و مداخلــه ١٢ و تصرفــات در اعیــان مزبــوره می نمودیــم بـه حسـب مزبـور بـا ایـن کـه چنـدی قبـل از ١٣ حـال تحریـر بـه موجـب مبایعـه )؟( و نوشـته حــکام عــرض بــه عنــف و زور، از یــد اینحقیــر ١٤ انتــزاع نمودنــد و از حــق شــرعی مبــرز بیــع نمودنــد؛ و حــق ایــن اقــل اســت ١٥ شــهادت و معلــوم خــود را در حوالــی ایــن صفحــه قلمــی نمـوده ]و[ بـه مهـر شـریف خـود مزیـن فرماینـد، ]←[ کـه عنـد الحاجـة حجـت بـوده باشـد."