چکیده:
ادبیات پایداری،گونه ای از ادبیات سیاسی اجتماعی است که همراه با شرح و توصیف مقاومت های مردمی در برابر استبداد و تهاجم، به مثابه عنصری کارامد، به بیدارگری و عدالتخواهی می پردازد. بررسی و تحلیل ابعاد گوناگون این نوع از ادبیات، سبب گسترش پژوهشهای این حوزه، خصوصاً از زمان شکل گیری انقلاب اسلامی به بعد گردید. در حوزه ادبیات پایداری تا پایان سال 1390 بیش از 400 پژوهش اصلی که به کمّ و کیف ادبیات پایداری، و نه مسائل حاشیه ای آن پرداخته اند قابل شناسایی هستند؛ لیکن علی رغم رشد کمّی پژوهشی، موانعی در مسیر تحقیقی این حوزه وجود دارد. در این پژوهش با بررسی انحرافات پژوهشی حوزه ادبیات پایداری در جهت آسیب شناسی و رفع موانع موجود، کوشش شده به این سؤالات پاسخ داده شود که: کدام انحرافات پژوهشی اعمّ از مغالطه و مصادره در حوزه ادب پایداری وجود داشته اند؟ این انحرافات پژوهشی چه جریانها یا چالشهای کاذبی را در این حوزه ادبی پدید آورده اند؟
Resistance literature, a type of political literature that comes with the popular resistance against tyranny and aggression description, as elemental efficient, pays Bydargry and justice. Analyzing the different aspects of this type of literature, the development of research in the field, particularly since the Islamic Revolution was on.In the field of literature, lasting until the end of 1390 more than 400 original research that the quality and quantity of resistance literature, and not marginal issues that have been detected, but despite little growth management, there are obstacles in the way of researching this area.In this study, the research deviations stability in the pathology literature and removing barriers, attempts to answer this question is that:Which management deviations ranging from fallacy and confiscation of literature in the field of sustainability have been there? The distortions of what literary trends or challenges in this area have created a false?have created a false?
خلاصه ماشینی:
با توجه به این دیدگاه، ادب پایداری در معنای عام ادبیاتی است با زیربنای اجتماعی، و متأثر از مسائل خاص، چالشبرانگیز سیاسی و اثرگذار و جهتدهنده که در ایران بهخصوص از حوالی سال 1357 بهبعد، یعنی از زمان شکلگیری انقلاب اسلامی، بهعنوان عنصری پویا و کارآمد در حوزۀ ادبیات مورد توجه اهالی قلم واقع شد و بهدلیل دارا بودن ابعاد گوناگون محتوایی، پژوهشگران رشتههای مختلف را به حیطۀ بحث و بررسی دربارۀ آن کشاند و درنهایت، سبب تولید آثار علمی گوناگون در قالب کتاب، پایاننامه و مقاله شد.
مهمترین نمونۀ آن را میتوان ابهام اصطلاح «ادبیات پایداری» در متنی واحد حتی برای شخص نویسنده معرفی کرد که این امر سبب تعاریف متفاوت و غیریکسان از ادب پایداری یا انواع آن میشود که نشاندهندۀ تردید نویسنده درمورد چیستی این نوع ادبی است (ر.
- مغالطۀ کنه و وجه:13 این مغالطه که غالبا بهواسطۀ دید غیرعلمی (افراط و تفریطی) محققان است، در حوزۀ پژوهشی ادب پایداری نمونههای نسبتا فراوانی دارد؛ برای مثال، در یکی از پژوهشها، شعر جنگ در انحصار دو گروه خاص معرفی شده است: متأسفانه در طول جنگ بهجز عرصۀ نقاشی [...
10) قسمتهایی وجود دارد که بهرغم نقل از پژوهشهای دیگر، به منبع اصلی اشارهای نشده است؛ برای مثال، «مبحث سه رویکرد به جنگ در ادب داستانی» انتحال از فرهنگنامۀ ادبی فارسی (آتشینجان و دیگران، 1381: 48-50)، مبحث «رمان و داستان بلند دفاع» انتحال مباحث مقالۀ «ده سال رمان و داستان بلند جنگ» (حنیف، 1378) و مبحث «تقسیمبندی داستانهای کوتاه دفاع مقدس» انتحال مباحث مقالۀ «بررسی جامعهشناختی داستانهای کوتاه جنگ» (کوثری، 1382) است.