چکیده:
شناخت خداوند و اطلاع از اوصاف خداوند به اندازة توان بشری یکی از اموری است که در آموزههای دینی سفارش شده است و خداوند نیز راههایی را برای شناخت خود قرار داده است؛ بنابراین برای انسان قابلیت معرفت الهی وجود دارد و حتی از جایگاه بلندی هم در معرفت دینی برخوردار است. شناخت خداوند به دو گونة حصولی و حضوری قابل تصویر است. انسان میتواند نسبت به ذات و صفات خداوند، شناخت حضوری داشته باشد؛ اما علم حصولی، انسان را به ذات خداوند رهنمون نمیشود و از سویی شناخت محدود خدا، نیازمند ابزاری است و قلمرو هر یک از این ابزارها هم محدود است. پژوهش حاضر درصدد است که با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مفهوم معرفتالله، جایگاه شناخت خداوند در معرفت دینی، اقسام معرفتالله، میزان توانایی ابزار شناخت حصولی اعمّ از حسّ، عقل محض، تجربه و نقل در معرفتالله، محدوده دسترسی انسان به شناخت خداوند، علت عدم معرفت انسان به کنه ذات خداوند، کمال شناخت خداوند و وظیفه انسان در برابر شناخت خدا و عظمت او از دیدگاه امام علی(ع) در نهجالبلاغه بپردازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که خداشناسى فطرى به صورت تشکیکی برای انسانها وجود دارد. علم حصولی نیز به دلیل محدود بودن ابزار حس، عقل، تجربه و نقل محدود است و نمىتوان با هستی محدود به کنه ذات و صفات نامحدود خدا رسید. کمال معرفت، تصدیق خداست. وظیفة انسان بعد از حصول معرفت، طاعت خدا، خشیت از کیفر، شفقت از خشم و بزرگ نشمردن خود در برابر عظمت حق است.
خلاصه ماشینی:
"حواس مقدمه ای برای شناخت عقلی خدا: حضرت علی(ع ) میفرمایند: «آفریدگار جهان با آفرینش مخلوقات در برابر عقل ها تجلی کرد و به همین سبب مشاهده او با چشم های ظاهر غیرممکن است » (خطبه /١٨٦)؛ البته باید دانست همان طور که از طریق حواس نمیتوان ذات الهی را شناخت ، نمیتوان وجود او را از این طریق انکار کرد؛ بلکه حواس ، میتواند مقدمه ای برای شناخت عقلانی باشد به این صورت که انسان با مشاهده آثار عالم تکوین و شگفتیهای موجود در آن ، به شناخت خدا دست یابد و به وجود خدا پی ببرد (جعفری تبریزی، ١٣٧٦: ٨٠/١٠).
در این فرمایش ، امام (ع ) به یک اصل مهم و جاودانی در فهم صفات خداوند اشاره فرموده که انسان برای معرفت خدا و صفاتش ، در پرتو هدایت های قرآن و قرار گیرد و تکیه بر افکار محدود انسانی نداشته باشند؛ زیرا از یک سو، صفات خدا، مانند ذاتش نامحدود است و افکار انسان ها همواره محدود است و از سوی دیگر، سر و کار انسان همیشه با مخلوقات است و هنگامیکه به سراغ صفات خدا میروند خطر سقوط در پرتگاه تشبیه وجود دارد؛ بنابراین باید به معرفت اجمالی قناعت نماید و آن را هم از مبدأ وحی و عصمت بگیرد که خطایی در آن راه ندارد (مکارم شیرازی، ١٣٨٦: ٣٤/٤ و ٣٥)."