خلاصه ماشینی:
"در حالی که موافقان کاربرد یکنواختی عقیده دارند که تنوع روشهای حسابداری سبب میشود مقایسهپذیری میان صورتهای مالی شرکتهای مختلف،ناممکن یا دستکم دشوار گردد و احتمال اینکه مدیران صورتهای مالی را به نفع خود دستکاری کنند افزایش یابد و چنانچه بخش خصوصی به این کار اقدام نکند، ممکن است مقررات دولتی کاربرد آن را بر بخش خصوصی تحمیل کند،اما هندریکسن خود معتقد است که پیشبینی کلیه آثار و پیامدهای اقتصادی رویدادها ناممکن است و بهتر آن است که هر مؤسسه اقتصادی تا آنجا که به حقوق و منافع سرمایهگذاران و بستانکاران آسیب نرسد،حق انتخاب داشته باشد.
برای مثال،در مورد سرمایهگذاری در سهام شرکتها،درصد سهام تملک شده به عنوان معیار کنترل سرمایهگذاری انتخاب میشود؛چرا که درجه اطمینان به ورود جریان نقدی مورد انتظار با میزان کنترل همبستگی دارد،منتها در ادامه این نتیجهگیری این پرسش پیش میآید که آیا روشهای حسابداری پیشبینی شده براساس درصد سهام تملک شده(که برای نمونه در صورت تملک تا 20 درصد روش قیمت تمام شده به کار میرود)ارتباطی واقعی با جریان نقدی آینده دارد و بیدرنگ پرسشی (به تصویرصفحه مراجعه شود) دیگر که چرا به جای 20 درصد،30 درصد انتخاب نشده است؟به علاوه همانگونه که در ارزیابی مدل الهاشیم-آرپن بررسی شد،آیا میتوان استفادههای گوناگون از اطلاعات،هدفهای متنوع استفادهکنندگان و وجود استفادهکنندگان متفاوت را در این مورد به طور کلی نادیده گرفت؟آشکار است که این مشکل از مشکل تعیین تغییرات شرایط اقتصادی تحقق رویداد اهمیت کمتری دارد،زیرا نیازهای بیشتر استفادهکنندگان از اطلاعات تا میزان درخور توجهی مشترک است،به علاوه اگر رویدادها براساس شرایط تحقق آنها به نحو مناسب گزارش شوند،برای بیشتر استفادهکنندگان درخور استفاده خواهد بود."