خلاصه ماشینی:
"اگرچه ذکر نمونه برای این مورد مشکل است اما ممکن است سرقفلی به روشنی وابسته به یک دارایی قابل تشخیص یا گروهی از داراییهای قابل تشخیص باشد و انتظار رود در طول عمر مفید دارایی یا گروه داراییهای یاد شده منابع آن توسط واحد تحصیلکننده کسب شود.
مازاد سهم واحد تجاری از ارزش منصفانه خالص داراییها و بدهیهای قابل تشخیص نسبت به بهای تمام شده تحصیل در تاریخ انجام معامله معرف سرقفلی منفی است.
هرگونه مازاد بهای تمامشده تحصیل نسبت به سهم واحد تحصیلکننده از ارزشهای منصفانه داراییها و بدهیهای قابل تشخیص در تاریخ انجام معامله باید به عنوان یک دارایی با نام سرقفلی شناسایی شود.
هرگونه مازاد سهم واحد تجاری از خالص ارزش منصفانه داراییها و بدهیهای قابل تشخیص نسبت به بهای تمامشده تحصیل در تاریخ انجام معامله باید به عنوان سرقفلی منفی شناسایی شود.
این بخش از سرقفلی منفی باید همزمان با شناسایی هزینهها و زیانهای آتی در صورت سود و زیان به عنوان درآمد منعکس شود به شرطی که هزینهها و زیانهای یاد شده در تاریخ تحصیل معرف بدهی قابل تشخیص (به شرح بند 63)نباشد.
در بکارگیری روش تجمیع منافع،اقلام صورتهای مالی واحدهای ترکیبشونده برای دورهای که ترکیب در آن رخ داده است و هر دورهای که به شکل مقایسهای ارائه میشود باید در صورتهای مالی واحد تجاری ترکیبی چنان منظور شود که گویی آنها از آغاز اولین دوره مقایسهای ارائه شده با هم ترکیب شدهاند.
در موارد ترکیب واحدهای تجاری از نوع تحصیل، چنانچه ارزش منصفانه داراییها و بدهیهای قابل تشخیص یا مابه ازای تحصیل در پایان دوره وقوع ترکیب،تنها به طور مشروط قابل تعیین باشد،این موضوع و دلایل آن باید افشا شود."