چکیده:
از مهمترین مباحث حوزهی مطالعات فرهنگی و ادبی، شناخت شاکلهی هویّت ملّی یک سرزمین، در لابهلای آثار هنری و ادبی آنهاست. ورود دین اسلام به ایران سبب شد تا عناصر اصلی هویّت این تمدّن، بهآرامی تحت تأثیر فضای تازة سیاسی و عقیدتی، دچار دگرگونیهای عمیقی شود؛ سپس با سیطرة امویان و عبّاسیان، فراز و فرودهایی در روابط ایرانیان با جهان فاتح عربی – اسلامی، پیش آمد. پارهای از سازة دیرسال هویّت ایرانی، به کلّی محو شد و بخشهایی از آن نیز، شاهد دگردیسیهای وسیعی گردید. از آنجا که شعر، ادب و تاریخ هر عصری، تصویری از اوضاع آن است؛ این پژوهش با شیوهای توصیفی – تحلیلی، ضمن واگویة برخی از تغییرات در مؤلّفههای هویّت تاریخی ایران، در سدههای نخست خلافت اسلامی و عصر عباسی، با بهرهمندی از دو اثر ارزشمند خدمات متقابل اسلام و ایران، نوشتة مرتضی مطهری و نیز دو قرن سکوت به قلم عبدالحسین زرینکوب، مورد نقد و مقابله قرار گرفتهاست.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که شعر، ادب و تاریخ هر عصری، تصویری از اوضاع آن است ؛ این پژوهش با شیوه ای توصیفی – تحلیلی، ضمن واگویۀ برخی از تغییرات در مؤلفه های هویت تاریخی ایران ، در سده های نخست خلافت اسلامی و عصر عباسی، با بهره مندی از دو اثر ارزشمند خدمات متقابل اسلام و ایران ، نوشتۀ مرتضی مطهری و نیز دو قرن سکوت به قلم عبدالحسین زرین کوب ، مورد نقد و مقابله قرار گرفته است .
ضرورت و اهمیت تحقیق نظر به اهمیت موضوع و تلاش در جهت رفع پاره ای ابهامات در خصوص اختلاف نظرها در مورد اوضاع حاکم بر فضای حاکم بر مؤلفه های هویت تاریخی ایران مقارن با عصر اسلامی و عباسی؛ در جستار حاضر، کوشش بر آن بوده است تا ضمن نقد و واکاوی مواضع دو اندیشمند مسلمان – مرتضی مطهری و عبدالحسین زرین کوب – در کتاب هایی که از آنها نام برده شد، ضمن بیان تعریفی از عناصر برجسته و اجزای ساختار سازة هویتی، تفاوت هویت ملی ایرانی و هویت تاریخی و فرهنگی ایران و فراز و فرود آن را در جزر و مد قرون نخست خلافت اسلامی، در لابه لای ادب عصر عباسی مورد تحلیل قرار داده ، مورد مداقه و واکاوی بیشتری قرارگیرد.