چکیده:
زُروان نام یکی ازایزدان باستانی است که درنوشته های پهلوی خدای زمان بوده و در دورۀ میانه به عنوان خدای یگانه ظهور مییابد؛ به عبارتی در دورۀ میانه، زروان شخصیتی کاملاً مستقل یافته و در رأس اهورامزدا و اهریمن، ثنویّت زردشتی را تحتتأثیر قرار میدهد. نمونۀ چنین تفکّری در اساطیر دیگر ملل نیز دیده میشود و همواره زمان در دیدگاه بشری به عنوان خدای خالق جهان مورد نظر بودهاست. حضور و نقش نحلة زروانی و این ایزد زمان در ایرانزمین و تفکّرات ایرانیان، به گونهای است که حتّی شخصی چون مانی که برای جلب افکار عموم، نام خدایان هر منطقه را بر نام ایزد بزرگ خویش(پدرِ عظمت) میگذارد، نام زروان را برای پدر عظمت برمیگزیند. مسئلۀ اصلی پژوهش این است که زروان چه تأثیری بر اندیشة ایرانی و دین مزدیسنی گذاردهاست و بازتاب این نقش را به چه صورت در متون ایرانی میانه میتوان مشاهده نمود؟ گفتنی است که برای بررسی این ایزد و رّدپای زروانگرایی و تأثیرآموزههای آن بر دین مزدیسنان و افکار ایرانیان متون پهلوی و بهویژه اندرزنامههای پهلوی، از منابع مورد استناد و معتبر قابل ارجاع هستند که میتوان آنها را به عنوان متونی که بیانگر شیوۀ تفکّر دینی در این دوره بودهاند، ملاک ارزیابی قرارداد و و باور به این خدا را در آنها پیگیریکرد و با رویکردی توصیفی-تحلیلی ملاحظهکرد که برخی آموزهها و مؤلّفههای زروانباوری همچون تقدیرگرایی، زنستیزی و باور به تأثیر نجوم و ستارگان در سرنوشت آدمی و همچنین توسّل به دعا و قربانی، در باورهای مزدیسنی نقش نمایان و پررنگی دارند.
خلاصه ماشینی:
در مقابــل ایــن تفکــر کــه بــر سرنوشــت تأکیـد مـیورزد، آنچـه از اصـول بهـدین مزدیسـنان برمـیآیـد، اعتقـاد بـه پـذیرش فلسـفۀ اختیــار در انتخــاب راه نیــک و بــد اســت ، همچنــان کــه انتخــاب راه راســتی و نیکــی فــرد را بــه بهشــت مــیرســاند( کاویــانی پویــا، ١٣٨٩: ١١٨)؛ بــر ایــن اســاس و بــا توجــه بــه نگـرش مخـالف باورهـای زروانـی کـه بـر تـأثیر گـردش اختـران و ابـاختران بـر سرنوشـت آدمــی وجبرگرایــی مطلــق مبتنــی اســت ، بایــد پرســید ایــن تفکـر کــه همزیســتی طــولانی مـدتی بـا اندیشـۀ مزدیسـنی داشـته تـا چـه حـد توانسـته اسـت بـر ایـن تفکـر ایرانـی تـأثیر گــذارد و آیــا مــیتــوان مؤلفــه هــای نحلــۀ زروانــی را در باورهــای مزدیســنان و متــون پهلـوی ملاحظـه کـرد؟ و مسـئلۀ مهـم دیگـر اینکـه اندیشـۀ مزدیسـنی کـه بـه برابـری زن و مــرد و اختیــار آزاد آنهــا تأکیــدی بســزا دارد و در متــون کهن (اوســتا) بــدان تأکیــد دارد، در عصــر ساســانی دچــار چــه تغییــر و تحــولی در ایــن اصــول مــیگــردد و آیــا در متــون انــدرزی کــه باورهــای عامیانــه و همچنــین تفکــر نشــئت یافتــه از دیــن مــردان را بازتــاب میدهد میتوان این تغییر نگرش را و ردپای زروان باوری را مشخص ساخت ؟ ١-٢.
در قســمت ابتــدایی کــه بــا شــماره گــذاری معمــولی بنــدهــا تفکیــک شده انـد، نشـانی از زروان گرایـی دیـده نمـیشـود، اسـاس جمـلات کـاملا بـر پایـۀ ثنویـت زردشــتی اســتوار اســت و تمــام انــدرزهای روایــت شــده بــه «کهــن آموزگــاران » یــا «فرزانگان باستان » نسـبت داده مـیشـود و مـیگویـد کـه آنهـا بـر ایـن بـاور بـوده انـد و ٣٢٥ بنــد بــدین صــورت روایــت مــیشــود.