چکیده:
موضوع گريستن، از جمله موضوعاتي است كه از ابعاد مختلف از جمله ابعاد روان شناختي، تربيتي، ديني، اخلاقي و عرفاني مورد بررسي قرار گرفته است. اين مقاله به بررسي آثار تربيتي گريستن بر تكامل معنوي انسان مي پردازد كه با روش تحليلي و توصيفي و به منظور تبيين ارتباط ميان گريستن، با تربيت اخلاقي و تكامل معنوي انسان، تدوين يافته است. گريه، نوعي واكنش به احساسات و هيجان هاي دروني انسان است كه مي تواند بر ابعاد رواني، تربيتي، معنوي و اخلاقي انسان تاثير بگذارد. ابتدايي ترين تاثير گريه، به ويژه گريه در امور معنوي، ايجاد آرامش است كه انسان بعد از گريه كردن، در اثر تخليه شدن فشارهاي دروني، احساس خوشايند و يك سبكي و آرامش برايش پديد مي آيد. همچنين گريه موجب نشاط و اميد در انسان شده و انگيزه فرد را تقويت مي نمايد و سلاحي در مبارزه با شيطان دروني انسان مي شود. از سوي ديگر، گريه سبب پاك شدن گناهان انسان و نزول رحمت خداوند شده، انسان را در دفع برخي رذائل اخلاقي و نيز كسب برخي فضيلت ها، كمك مي نمايد و سر انجام انسان را در رسيدن به قرب الهي ياري مي كند.
خلاصه ماشینی:
"ازاینرو، در روایتی سیدبن طاووس، از قول پیامبر صلیاللهعلیهوآله آورده است: «کسی که خود در مصیبت ما گریه کند و دیگران را هرچند اندک گریان سازد، بهشت را برایش ضمانت میکنیم» چراکه فرد عزادار نخست از طریق گریه کردن، دوستدار آن مظهر پاکیها میشود و سپس با گرما و نیروی محبت در مسیر فضیلتهای انسانی و تربیت اخلاقی خویش گام برمیدارد و این همان تبیینی است که امام رضا علیهالسلام در روز اول محرم به یکی از یارانش کرده است: «اگر خوش داری تا با ما در درجات عالی بهشت باشی، برای حزن ما، محزون باش و برای شادی ما شاد، و بر تو باد دوستی و پیروی از ما؛ چراکه هرگاه شخصی سنگریزهای را هم دوست بدارد، خداوند او را با آن محشور گرداند»(مجلسی، بیتا، ج 44، ص 286).
گریه، سلاحی برای دفاع از ایمان و باورهای او میشود و فرد را در برابر هجمههای شیطانی و نفسانی مسلح میکند و از طرفی، سبب رویش محبت اهلبیت علیهمالسلامدر دل و از سوی دیگر، سبب توجه و استغفار اولیای معصوم علیهمالسلام برای گریهکننده میشود و پرونده انسان از گناهان و معاصی پاک میگردد و در اثر گریه، شور و شوق انسان نسبت به معنویات افزایش پیدا میکند و در دل او، عشق به کمالات حقیقی و خداوند متعال ایجاد میشود و رحمت خاصه خداوند بر فرد نازل میگردد و دل و قلب انسان، که تنها مرکب و وسیله سیر معنوی و تکامل اخلاقی است، از حالت مردگی حاصل از گناهان، زنده میشود و جان انسان که در گرو اعمال خویش بود، آزاد و رها میگردد و بر اثر گریستن، نورانی و روشن میشود و خداوند به وی محبت پیدا میکند و انسان محبوب خدا میشود و به قرب حق تعالی که همان کمال نهایی انسان و مقصد و مقصود تمام تربیتهای معنوی و اخلاقی اولیای خداوند است، میرسد."