چکیده:
اين پژوهش در پي آن است تا رابطه استفاده از شبكههاي فارسيزبان تلويزيون ماهوارهاي و پاي بندي به هويتفرهنگي زنان را بررسي كند. از آن جاييكه در اين تحقيق پايبندي فرهنگي زنان مدنظر بوده، زنان 15تا 49 ساله، به روش پيمايشي مقطعي و با تكنيك پرسش نامه مورد سنجش قرار گرفتند. حجم نمونه 400نفر بوده كه اين تعداد براساس روش نمونه گيريخوشهاي چندمرحلهاي در شهر تهران انتخاب شدند. تحليل يافتههاي تحقيق نشان دادهاست كه ميزان استفاده از شبكه هاي ماهوارهاي برابر با 50.64 و ميانگين پاي بندي به هويتفرهنگي نيز62.55 (درمقياس 0تا100) است و ميانگين بُعد ذهني هويتفرهنگي به ميزان 10درصد بيشتر از بُعد عيني است. همچنين كسانيكه از ماهواره استفاده ميكنند نسبت به ديگران پاي بندي بسيار كمتري به هويتفرهنگي ايراني دارند. در تحليلرگرسيون چند متغيره نيز به ترتيب ميزان رضايت از ماهواره، استفاده از آن و اعتماد به برنامههاي ماهواره باعث تضعيف هويتفرهنگي زنان ميشوند و محتواي آگاهيبخش، علمي و خبري آن، باعث تقويت هويتفرهنگي شده است.
خلاصه ماشینی:
"سوال اصـلی تحقیـق ایـن اسـت کـه استفاده از تلویزیون ماهواره ای فارسی زبان چه تاثیری بـر پـای بنـدی بـه هویـت فرهنگـی ایرانی داشته و بر چه جنبه هایی از هویت فرهنگی زنان تاثیر گذاشته است ؟ بسیاری از تحقیقات تجربی برآن بودند که رسانه ها از جمله تلویزیون ، نقـش مـوثری در تاثیرگذاری بر ارزش ها، هویت فرهنگی و سبک زنـدگی مـردم گذاشـته انـد.
یکی از دست آوردهای این پژوهش ، مفهوم سازی هویـت فرهنگـی عینـی و ذهنـی براساس تحلیل عاملی اکتشافی ابعاد مختلف هویت فرهنگی زنان بوده است که طبق آن ، بعدهای پوشش بومی و اسلامی ، سبک تربیت ایرانی ، اوقات فراغـت مبتنـی بـر عـرف ، دین و تعالیم دینی ، آداب و سنن ایرانی و ذائقه غذایی ایرانی در بعد عینـی و اجتمـاعی هویت فرهنگی مفهوم سازی شده و بعدهای زبان فارسی ، ادبیات ، هنر ایرانی ، افتخار بـه مفاخر ایرانی و گذشته تاریخی در بعد ذهنی و ادبی هویـت فرهنگـی قـرار گرفتـه انـد.
درحالی کـه متغیـر برسـاخته استفاده از محتوای آگاهی بخش با مقدار بتای ٠,١٧٥ باعث تقویت پای بندی بـه هویـت فرهنگی در زنان می شود و از آن جایی که در روابط دو به دو بـا متغیـر وابسـته رابطـه معناداری نداشته است ؛ لذا باید بـه ایـن نکتـه اشـاره کـرد کـه محتـوای آگـاهی بخـش برنامه های تلویزیون ماهواره ای ، متغیر "تحریف شده " است که تاثیر متغیرهـای مـزاحم ، مانع از نشان دادن رابطه این متغیر با هویت فرهنگی شده است ؛ درحالی کـه بـا کنتـرل عوامل مزاحم ، تأثیر آن نیز معنادار شـده اسـت ."