چکیده:
ارتقاي حضور زنان در فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي و برنامه ريزي جهت گسترش مشاركت آنان بويژه در زمينه هاي اقتصادي، شرطي لازم براي توسعه پايدار است. اين امر در نواحي روستايي كه زنان از دير باز و بطور سنتي در كارهاي اقتصادي خانواده مشاركت داشته اند، از ضرورت بيشتري برخوردار است. هدف اصلي اين پژوهش بررسي تاثير فعاليت هاي كشاورزي زنان روستايي در توانمندسازي اقتصاد خانوار مي باشد. اين تحقيق از نوع توصيفي- تحليلي و مطالعه اي پيمايشي است كه داده هاي آنان از طريق پرسشگري از زنان روستايي منطقه مورد مطالعه تهيه گرديده است. جامعه آماري مورد نظر شامل 6300 نفر زنان روستايي و تعداد 320 زن روستايي بعنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول كوكران مشخص شده اند كه با روش نمونه گيري تصادفي ساده مورد پرسشگري قرار گرفته اند. از ضريب آلفاي كرونباخ جهت تعيين پايايي پرسشنامه استفاده شد. توصيف و تحليل داده ها از طريق نرم افزار SPSS انجام گرديد. براي آزمون فرضيه ها از آزمون t تك متغيره و ضريب همبستگي اسپيرمن و روش دو جمله اي استفاده شده است. يافته-هاي پژوهش نشان مي دهد كه بين سن، بعد خانوار و ميزان تحصيلات زنان روستايي با بهبود وضعيت اقتصاد خانواده رابطه معني داري برقرار است. همچنين فعاليت هاي اقتصادي زنان روستايي در توسعه پايدار منطقه موثر است. اين رابطه از نظر مسئولين منطقه با در نظر گرفتن سه بخش آموزش زنان روستايي، حمايت از فعاليت هاي اقتصادي آنها و تشكيل تعاوني هاي زنان روستايي مورد بررسي قرار گرفت.
خلاصه ماشینی:
"در ایران نیز نقش زنان روستایی در فعالیتهای اقتصادی نادیده گرفته شده است چرا که در اقتصاد روستاهای کشور زنان روستایی علاوه بر نقشهای محول کلیدی که برعهده دارند و درچارچوب اقتصاد خانه مطرح میشود آنها بعنوان عناصری نامرئی و نامشخص، بخش عظیمی از نیروی انسانی شاغل در اقتصاد را تشکیل میدهند.
درحال حاضر نیز این برای سازمانها وبرنامهریزان امور توسعه از اولویت خاصی برخوردار است چرا که زنان روستایی علاوه بر اینکه نیمی از جمعیت روستاها را تشکیل میدهند بعنوان نیروی انسانی قابل توجه نقش اساسی در تولید محصولات کشاورزی و غذایی و بطور کلی در فعالیتهای مختلف رایج در روستاها دارند(روستا و دیگران،92:1389).
زیرا علاوه بر شناخت و توصیف تأثیر فعالیت اقتصادی زنان روستایی در توسعه پایدار منطقه مورد مطالعه و عوامل مؤثر برآن، به تحلیل همبستگی روابط بین متغیرهای مؤثر بر میزان مشارکت آنان نیز پرداخته شده است.
بر اساس نتایج بدست آمده در پژوهش ضریب همبستگی بین سن، بعد خانوار و سطح تحصیلات زنان با نقش فعالیتهای کشاورزی در بهبود اقتصاد خانواده در سطح 05/0≥p معنیدار بوده، بنابراین بین ویژگیهای فردی زنان با بهبود اقتصاد خانواده رابطه وجود دارد یعنی با افزایش این ویژگیها وضعیت اقتصاد خانواده نیز بهتر میشود.
پیشنهاداتی که میتوان برای هرچه بهتر شدن وضع اقتصاد منطقه مورد مطالعه، بهبود وضعیت کشاورزی منطقه و همچنین شناخت نقش زنان که سهم قابل توجهی در نیروی کار کشاورزی دارند، ارائه داد عبارتند از: بالا بردن سطح مهارتهای تولیدی زنان، چگونگی استفاده بهینه از منابع، آموزشهای تخصصی به منظور بهبود بهرهوری، روش مبارزه با آفات که نقش مهمی در بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش ارزش افزوده فعالیتهای زنان روستایی خواهد داشت."