چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بازسازي معنايي تجربه طلاق از نگاه زنان مطلقه و به روش نظريه مبنايي انجام شده است و مي كوشد تا با به كارگيري يك سلسله رويه هاي سيستماتيك، نظريه اي مبتني بر استقراء درباره پديده طلاق ايجاد كند. يافته هاي آن، شامل يك تنظيم نظري از واقعيت تحت بررسي است. در اين روش نه تنها مفاهيم و رابطه بين آن ها ايجاد مي شوند؛ بلكه به طور موقتي نيز مورد آزمايش قرار مي گيرند. پژوهش حاضر سعي مي كند از منظري جديد به درك اشخاص نزديك شود و درك آن ها درباره عوامل تاثيرگذار بر طلاق را بكاود و شناخت درستي از آن به دست آورد. از اين رو، درصدد يافتن شرايط علي و ميانجي طلاق، راهبردهاي كنش و كنش متقابل و پيامدهاي طلاق از اين ديدگاه هستيم. داده هاي پژوهش از طريق مصاحبه عميق با 22 زن مطلقه در شهر مشهد، به دست آمده است. براي گرد آوري داده ها، از شيوه نمونه گيري نظري و هدف مند استفاده شده است. داده ها با استفاده از كدگذاري نظري تحليل شده اند. نتيجه پژوهش، دست يابي به پنج مقوله عمده است. مقوله محوري كه تمام مقولات را پوشش مي دهد، «ارتباطات از درون تهي شده» مي باشد. نظريه مبنايي و به تبع آن، مدل پارادايمي در قالب شرايط علي و ميانجي، استراتژي ها و پيامدها ارايه شده است. در اين پژوهش با دو مقوله اصلي يا به عبارتي، پديده مواجه شديم؛ پديده اول «ارتباطات از درون تهي شده» است كه مفهومي است كه تقريباً تمام مشاركت كنندگان در مورد آن صحبت كردند. پديده دوم «اداره و كنترل پديده طلاق» مي باشد كه در واقع به نوعي، پيامد پديده اول است؛ اما از آن جا كه براي زنان از اهميت زيادي برخوردار است، به عنوان پديده مستقلي معرفي مي شود.
خلاصه ماشینی:
"گرچه در جامعۀ ایران ، طلاق از نگاه دینی امری مذموم تلقی می شود؛ اما در سال هـای اخیـر در این جامعه و به ویژه در کلان شـهر مـذهبی مشـهد، شـاهد افـزایش ایـن پدیـده هسـتیم کـه طبیعتـا نگرانیهایی را نیز برای خانواده ها و سیاست گذاران به وجود آورده است .
فاکرل (٢٠١٢) در مقاله ای با عنوان «سرگردانی در بیابان : مطالعۀ فرآیند تصمیم گیری برای طـلاق یا مصالحه به شیوة نظریه مبنایی» با استفاده از تکنیک مصاحبۀ عمیق با ٣١ تن که در حـال تصـمیم - گیری برای طلاق بوده اند، به نتایج زیر رسیده است : تصمیم گیری برای طلاق با مصالحه ، بـرای فـرد سردرگمی ایجاد میکند و یک رابطۀ زناشویی بد، لزوما فرد را بـه طـلاق سـوق نمـیدهـد؛ چراکـه عوامل گوناگونی از قبیل احساسات ، فرزندان ، خاطرات مثبت با همسـر، امیـدها، تأییـد اجتمـاعی و حمایت های خانواده و دوستان و برخورداری از بیمه در این مورد دخیل است .
تعداد زیـادی از زنـان بـا وجـود مشـکلات بسیاری که در زندگی قبلی داشته اند؛ اما هم چنان تمایل به ازدواج مجدد دارند و این امر نشان دهنـدة پای بندی زنان به خانواده و ارزشمنددانستن خـانواده بـرای آن هـا از یـک سـو و و از سـوی دیگـر، جامعه پذیری مبتنی بر احساسـاتیبـودن ، منفعـل بـودن و در انتظـار حـامی و پشـتیبان بـودن کـه از ویژگیهای فرهنگ ایرانی برای زنان است ، میباشد (اعزازی، ١٣٨٢، ص ."