چکیده:
در جامعه شناسي ايران چند سالي است كه روش شناسي جديد «تحليل فازي» مورد توجه و استفاده برخي دانش پژوهان قرار گرفته است. با اين وجود، در برخي از آثار پژوهشي جامعه شناسان ايراني نارسايي هاي مهمي در كاربرد اين روش شناسي نوين به چشم مي خورد. اين مقاله، ضمن مقايسه تحليل فازي با تحليل رگرسيون (به عنوان رايج ترين رويه تحليلي محققان علوم اجتماعي) نشان داده است كه تحليل فازي در علوم اجتماعي اساساً براي احراز و وارسي روابط نامتقارن مجموعه اي كه بنيانش بر منطق مجموعه ها است، صورت مي پذيرد و نه براي بررسي روابط متقارن تابع هاي آماري(مثل مدل رگرسيون خطي) جهت تحليل كوواريانس يا هم تغييري متغيرها كه بنيانش بر منطق رياضي و تئوري احتمالات است. در حقيقت، هدف اصلي از تحليل فازي در علوم اجتماعي انجام تحليل مجموعه اي براي گره گشايي و حل مشكلاتي است كه مدل هاي آماري متعارف (از جمله تحليل رگرسيون) به سادگي قادر به حل آن ها نبوده اند؛ يعني احراز و وارسي تجربي مدعيات نظري از نوع علل لازم ويا كافي و همچنين بررسي عليت ناكازم و هم غايتي كه در ميان پديده هاي اجتماعي عموميت دارند. در بخش پاياني مقاله، تفاوت نتايج آزمون فرضيه در دو تكنيك تحليل رگرسيون و تحليل فازي با ذكر مثال هايي تشريح شده است تا به طور مستند نشان داده شود كه شواهد تجربي يا داده هايي كه براي توابع خطي از نوع مدل هاي متعارف رگرسيون برازش پيدا مي كند، نمي توانند ارزيابي مناسبي براي فرضيات از نوع روابط مجموعه اي (شرط لازم و يا كافي) محسوب شوند.
خلاصه ماشینی:
این مقاله ، ضمن مقایسـۀ تحلیـل فـازی بـا تحلیـل رگرسـیون (بـه عنـوان رایج ترین رویۀ تحلیلی محققان علوم اجتماعی) نشان داده است که تحلیل فـازی در علـوم اجتماعی اساسا برای احراز و وارسی روابـط نامتقـارن مجموعـه ای کـه بنیـانش بـر منطـق مجموعه ها است ، صورت میپذیرد و نه برای بررسی روابط متقارن تـابع هـای آماری(مثـل مدل رگرسیون خطی ) جهت تحلیل کوواریانس یا هم تغییری متغیرها که بنیـانش بـر منطـق ریاضی و تئوری احتمـالات اسـت .
در بخش پایانی مقالـه ، تفـاوت نتایج آزمون فرضیه در دو تکنیک تحلیل رگرسیون و تحلیل فازی با ذکر مثال هایی تشـریح شده است تا به طور مستند نشان داده شود که شواهد تجربی یا داده هـایی کـه بـرای توابـع خطی از نوع مدل های متعارف رگرسیون برازش پیدا میکند، نمـیتواننـد ارزیـابی مناسـبی برای فرضیات از نوع روابط مجموعه ای (شرط لازم و یا کافی) محسوب شوند.
1 Qualitative Comparative Analysis (QCA) 2 Fuzzy-Set/Qualitative Comparative Analysis (fs/QCA) چرا تحلیل فازی ؟ در برابر هر روش شناسی جدید میتوان و بایسـتی ایـن سـؤال را مطـرح کـرد کـه چـه مسـأله یـا مشکلاتی وجود داشته که روش شناسیهای قدیم قادر به حل آن ها نبودند و این روش جدید عـازم بـه حل آن ها است ؟ به عبارت دیگر، روش جدید تحلیل فازی برای تحقیقات اجتماعی چه گره گشاییهـا داشته و مناسب با حل چه مسایل هنوز لاینحل در عرصـۀ علمـی بـوده اسـت ؟ همچنـین هـر روش - شناسی جدید در علوم اجتماعی باید به صورت عملی و در تحقیقات واقعی نشان دهـد کـه مـیتوانـد منجر به عایدات یا دستاوردهایی شود که از عهدة رویه های معمول و روش هـای موجـود برنمـیآمـده است .