چکیده:
بیتردید امروزه همه انسانها تحت حاکمیت پدیدهای سیاسی- حقوقی بنام دولت- ملت زندگی میکنند. اما آنچه میتوان نسبت به آن تردید روا داشت، ادامه روند فعلی است. در ابتدای پروسه دولت- ملتسازی که هر روز بر نقش و کارکرد دولت افزوده میشد، تصور روزی که دولت ملی برای خودش رقیبی خود ساخته به وجود آورد، سخت مینمود. تحول مفهوم دولت متاثر از تحول اندیشههای سیاسی است که سبب شده اندیشمندان این حوزه به سه دسته طرفداران تقویت دولت و تضعیف دولت و اضمحلال آن تقسیم شوند. اندیشههای سیاسی هم در خلاء به وجود نمیآید، بلکه ساخته ذهن اندیشمندانی است که در تلاشاند برای نیازها و پرسشهای هر عصر پاسخی مناسب بیابند. لذا با تحول اندیشهها و در نتیجه تغییر شکل دولت، نیاز جامعه برطرف میشود. دولت همچون هر پدیده اجتماعی در تحولی دائم به سر میبرد و از جمله تحولات چند دهه اخیر میتوان به تغییر کارکردهای آن و تضعیف حاکمیتاش به عنوان شاخصترین ویژگی آن و همچنین سهیم شدن قدرت با بازیگرانی جدید چون نهادها و سازمانهای بینالمللی و طرح دولت جهانی اشاره کرد.
خلاصه ماشینی:
"کانت در رساله به سوی صلح پایدار ادعا میکند که صلح حقیقی و جهانی تنها زمانی امکانپذیر است که سازمان درونی دولت برحسب اصول جمهوریخواهانه باشد و این دولتها از حیث سازمان بیرونی اتحادیهای داوطلبانه برای حفظ صلح تشکیل دهند و حقوق بشر را نه تنها در مورد شهروندان خود بلکه در مورد بیگانگان نیز رعایت کنند (همان، 32).
در این میان عرصه اقتصاد و بازارهای مالی با جهانیشدن تجارت و تشکیل نهادهای بینالمللی همچون سازمان تجارت جهانی، بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و شرکتهای فراملی یا چندملیتی از حوزههای بسیار مشهور جهانیشدن هستند که روند تحولات در آنها سریعتر و شدیدتر نسبت به دیگر عرصههای غیراقتصادی است (بزرگی و صباغیان،1387: 45)، چون دولتها به جهت حفظ اختیارات و مزایای مربوط به حاکمیت داخلی موانع و چالشهای زیادی در برابر جهانیشدن ایجاد میکنند.
ایالات متحده به عنوان ابر قدرت نظامی اقتصادی که مانند یک شرکت سهامی متشکل از سهامدارانی از اشخاص حقیقی ثرتمند و شرکتهای چندملیتی و تعداد زیادی از کشورهای جهان عمل میکند؛ با تلاشهایی که در تمام زمینههای جهانی دارد تمایل و انگیزه لازم را برای ایجاد دولت جهانی دارد که به تضعیف دولتهای ملی میانجامد ولی مقاومت دیگر بازیگران در برابرش آن را به تأخیر انداخته است.
بنظر پایههای دولت جهانی با تشکیل سازمان ملل، دیوان بینالمللی داوری، دادگاه بینالمللی کیفری، اینترپل، نهادهای مالی قدرتمند بینالمللی و اتاق بازرگانی، ناتو و یونسکو و دهها نهاد و سازمان بینالمللی و بین الدولی فعال در جهان گذارده شده و تنها کمبودشان اجباری کردن و پذیرش آنها از طرف همه دولتها و یا حداقل اکثریت غالب جامعه بشری با تغییر ساختار نهادهای مذکور به نحوی که از زیر سلطه کشورهای قدرتمند خارج شود، هست."