چکیده:
اعتیاد باعث ایجاد مشکلات بسیاری برای فرد معتاد و خانواده او می شود، به طوری که خانواده فرد معتاد از مشکلات بیشتری رنج می برند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان دارای همسر معتاد بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را زنان دارای همسر معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر رشت در سال 1393 تشکیل میدهند. 20 نفر با استفاده به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (10 نفر برای هر گروه). گروه آزمایش در 8 جلسه آموزش ذهن آگاهی شرکت کردند، درحالیکه گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. از مقیاس تنظیم هیجان و پرسشنامه کیفیت زندگی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 18 و به شیوه تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری موجب افزایش تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در زنان دارای همسر معتاد شده است (0/01>P). لذا انجام مداخلات بر اساس این رویکرد می تواند در افزایش بهزیستی هیجانی و کیفیت زندگی این زنان مفید باشد.
Addiction can cause many problems for the addict and his family، so that the addict's family suffer from more problems. The aim of current research was to investigate the effectiveness of mindfulness training on emotion regulation and quality of life of addict’s Wife. The research method is semi-experimental and the pretest- posttest design with control group was used. Population in this study consisted the addicts’ wife referring to the Addiction Treatment Centers of Rasht city in 2014. 20 ones were selected based on available sampling method and were assigned using random sampling method in two experimental and control groups (10 ones per group). The experimental group participated in 8 sessions of mindfulness training and control group received no intervention. The emotion regulation scale and quality of life questionnaire were used for data collection. The gathered data were analyzed by Spss version 18 using analysis of covariance. The results show that there exist significant differences between post-test scores of the experimental and control group and mindfulness training could significantly increase emotion regulation and quality of life of addict’s wife (P>0.01). Thus interventions based on this approach lead to increasing emotion wellbeing and quality of life of these women.
خلاصه ماشینی:
"نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمـایش و کنتـرل تفـاوت معنـاداری وجود دارد و آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری موجب افزایش تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در زنان دارای همسر معتاد شده است (٠٠١<P).
در توجیه این یافته میتوان بیان کرد که ذهن آگاهی، آگاهی همـه جانبـه ای اسـت کـه به پهنای ذهنی وسیع و باز و پذیرش هیجانات و پدیده های فیزیکی، همـان طـور کـه اتفـاق می افتند، کمک میکند، درنتیجه آموزش ذهـن آگـاهی، زنـان دارای همسـر معتـاد کـه از مشکلات روانی و هیجانی خاصی در رنج هستند، پذیرنده احساسات و نشانه های فیزیکـی و روانی خود بوده و بـا کنتـرل افکـار و هیجانـات و پـذیرش ایـن احساسـات ، سـطح کیفیـت زندگی و هیجانات مثبت آنـان بهبـود مـییابـد (بـراون و رایـان ٦، ٢٠٠٣).
تنظیم هیجان با آموزش ذهن آگاهی در زنان دارای همسر معتاد موجب میگردد که آنان با استفاده درست از هیجانات ، آگاهی از هیجانات و پذیرش آن ها و ابراز هیجانات مخصوصا مثبت در موقعیت های زندگی، احساسات منفی خویش را کاهش دهند که به تبع آن میزان سازگاری آن ها در ابعاد مختلف سازگاری بهبود پیدا خواهد کرد و کیفیت زندگی نیز به سمت سلامت اعضای خانواده تغییر میکند (یوو، ماتسوموتو و لروکس ، 1 ."