چکیده:
تراژدی رستم و سهراب یکی از بدفرجام ترین داستانهای شاهنامۀ فردوسی میباشد که از
زوایای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. ما در این مقاله این داستان را با توجه به عنصری مهم
و در عین حال غایب، یعنی سیمرغ واکاوی کرده ایم؛ در همین راستا پس از طرح سوال « چرا سیمرغ
در داستان رستم و سهراب حضور ندارد؟» چهار فرض را به عنوان پاس مطرح کرده ایم، با دلایل و
شواهد سه فرض را رد نموده دیگری را به عنوان فرض قابل قبول برگزیده ایم و نشان داده ایم که
علت اصلی غیاب سیمرغ، دروغ رستم به سهراب مبنی بر نکشتن پهلوان پیر در نخستین پیروزی
است؛ چرا که سیمرغ به عنوان عامل خیر تا زمانی حامی خاندان زال است که در مسیر نیک گام
بردارند و مسلّم است که این چنین دروغی که دور از اُصول جوانمردی و پهلوانی است در تقابل با این
مسیر است. همچنین نشان داده ایم که این امر ناشایست و کشتن سهراب، یکی از علّتهای
شوربختی خاندان زال است؛ چرا که سیمرغ به خاطر این دروغ، در شرای دو سر باختِ رستم مقابل اسفندیار، با نجاتی مشروط به یاری رستم می آید که پذیرش آن موجب شوربختی او و در نهایت
خاندان زال میشود
خلاصه ماشینی:
"در روایتهای مردمی نیز غیاب سیمرغ مورد توجه قرار گرفته است؛ در کتاب مردم و فردوسی(انجوی شیرازی،1355 :80) که روایتهایی شفاهی از شاهنامه آورده شده، آمده است که پس از زخمی شدن سهراب به دست رستم، طبیبی به او میگوید که سهراب را چهل شبانهروز بر دستهای خود نگه دارد تا زنده شود اما در این بین شیطان خود را به شکل پیرزنی درمیآورد، لب چشمهای مینشیند و شروع میکند به شستن پارچهای سیاه، رستم به او میگوید که چه میکنی؟ پیرزن میگوید این را میشویم تا سپید شود، رستم میگوید مگر پارچة سیاه سفید میشود ؟!
تاوان یک گناه به فراخور انجام دهندة آن متفاوت است، هر چه شخص بزرگتر باشد برای او عقوبت سختتری در پی دارد که علاوه بر خود، دیگران را نیز در این آتش میسوزاند؛ بنابراین سیمرغ نباید در این شرایط سخت حاضر میشد؛ چرا که در این جا با چنین دروغی، شخصیت داستان از مسیر خیر به سوی شر حرکت کرده است و هر چند که به ظاهر پیامد آن گریبانگیر سهراب شده، اگر بیشتر دقت کنیم خواهیم دید که این شکست، شکست رستم و یکی از عوامل مهم شوربختی او و خاندان زال بوده است.
نتیجهگیری بررسی تراژدی رستم و سهراب ما را به این نکته رهنمون میشود که میتوان این داستان را از دیدگاه عنصر به ظاهر غایبی به نام سیمرغ نیز بررسیکرد؛ چرا که به سوالهای منطقیای که پیرامون سیمرغ به عنوان توتم خاندان زال شکل گرفت، میبایست پاسخهای منطقی داد؛ در نهایت نشاندادیم که علت غیاب سیمرغ، دروغ گفتن رستم هنگام رویارویی با سهراب است؛ زیرا چنین دروغی، شر و با سیمرغ به عنوان عامل خیر به طور کامل در تقابل است."