چکیده:
در اين پژوهش، پديده تكرار در قصه هاي قرآن از ديدگاه مفسران و قرآن پژوهان بررسي و كاركرد اصلي آن روشن شده است. به عقيده خطيب، اين پديده از سوي گروهي، به ويژه خاورشناسان، دستاويزي براي طعنه زدن به ساحت قرآن ايجاد كرده است؛ چراكه نشانه اختلال در نظم قرآن، قصور در بلاغت و اعجاز آن و ناتواني در بيان دانسته شده است. همچنين وجود اختلاف در تصاوير عرضه شده از يك صحنه داستان در جاهاي مختلف قرآن، زمينه اعتقاد به واقعي نبودن برخي از عناصر و مقومات داستان هاي آن را فراهم آورده است. در مقابل اين گروه، برخي از مفسران و قرآن پژوهان با برشمردن پاره اي از اسرار و فوايد اين پديده، از ساحت قرآن دفاع كرده اند. عبدالكريم خطيب از مفسراني است كه نه تنها پديده تكرار را مخل اعجاز قرآن و اختلال در نظم آن نمي داند، بلكه آن را يكي از وجوه اعجاز قرآن مي شمارد. وي معتقد است با توجه به نقش تكميل كنندگي هر يك از تصاوير مختلف يك صحنه در پيوند با هم، اصولاً تكراري در آن تصاوير و صحنه ها وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
چرا برخی از صحنه های داستان ها در قرآن تکرار شده اند؟ آیـا پدیـدة تکـرار در قصـه هـای قرآن مخل اعجاز قرآن نیست ؟ چرا با وجود یکی بودن برخـی از صـحنه هـای داسـتان هـای قرآنی در سوره های متعدد، در تصویرگری قرآن از آن صحنه ها اختلاف وجـود دارد؟ آیـا وجود اختلاف در تصویرگری برخی از حوادث تکرارشدة داستان های قرآنـی ، آن هـا را در زمرة داستان های ادبی قرار نمی دهد و واقعیت را از آن ها سلب نمی کند؟ داستان در جاهای مختلف قرآن ، زمینۀ اعتقاد بـه واقعـینبـودن پرسش هایی از این گونه زمینه را برای بررسی پدیدة تکرار در قصه های قـرآن فـراهم کـرده برخـی از عناصـر و مقومـات داسـتان هـای آن را فـراهم آورده است .
وی همچنین هر یک از صورت های تکرارشدة یک صـحنه از داستان را مکمل صورت دیگر می دانـد و بـر آن اسـت کـه ایـن صـورت هـای تکـراری در مجموع تصویری کامل ، روشن و مجسم از آن صحنه را عرضه می کنند و اختلافات موجود در عرضۀ یک حادثه از حوادث داسـتان چیـزی جزجمـع میـان اقـوال پراکنـدة پیرامـون آن واقعه یا حادثه نیست ؛ برای مثال مجموع صورت های سه گانۀ عرضه شده از داستان حضـرت موسی (ع ) به هنگام مناجاتش در کوه طور، در سه سورة قصص ، طه و نمل ، تصویری واحد و کامل از آن حادثه را ترسیم می کند؛ اگرچه هر یک از این صورت ها نیز به تنهـایی بیـانگر مضمون قصه هستند.