چکیده:
شكل گيري فرهنگ بستگي به دلايل به وجود آمدن سازمان و جايگاه آن در جامعه و عوامل موفقيت
آن از قبيل كارآيي، كيفيت ارائه خدمات، ابداع و نوآوري، تلاش زياد و وفاداري نسبت به سازمان دارد.
وقتي سازمان متولد ميشود، تلاش زيادي از طرف كاركنان براي موفقيت سازمان صورت ميگيرد. با
توجه به نقش فرهنگ سازماني در افزايش كيفيت مراقبتهاي درماني، توجه به متغيرهاي تاثيرگذار بر آن
اهميت فوقالعاده اي دارد. در اين بين توانمندي اجتماعي يكي از متغيرهايي است كه بر فرهنگ سازماني
تاثيرگذار بوده و كنشهاي معين افراد را در درون ساختار تسهيل ميكند؛ بر همين اساس نيز هدف اين
مقاله بررسي نقش سرمايه اجتماعي بر فرهنگ سازماني از ديدگاه كارشناسان صنعت قطعه سازي خودرو
ميباشد. اين تحقيق با توجه به هدف آن كاربردي بوده اما بر اساس روش تحقيق از نوع توصيفي-
همبستگي ميباشد.
نمونه آماري اين تحقيق شامل 425 نفر از كارشناسان صنعت قطعه سازي خودرو شاغل در بخشهاي
مختلف شهركهاي صنعتي تبريز ميباشد. در اين مقاله براي گردآوري مباني نظري و ادبيات پژوهش از
فيش تحقيق استفاده شده است؛ همچنين براي گردآوري داده ها جهت آزمون فرضيه هاي تحقيق از دو
پرسشنامه استفاده گرديده كه پس از بررسي روايي و پايايي در بين نمونه آماري تحقيق توزيع شده است. به
منظور تجزيه و تحليل داده ها نيز از آزمونهاي ضريب همبستگي پيرسون و مدل معادلات ساختاري
استفاده شده است. يافته هاي تحقيق نشان ميدهد توانمندي اجتماعي با ضريب استاندارد شده 79 / 0 و
مقدار t برابر با 12/63 بر فرهنگ سازماني تاثير دارد. همچنين سرمايه اجتماعي با ضريب 603 / 0 بر فرهنگ تداوم،با ضريب 529 / 0 بر فرهنگ رسالتي، با ضريب 802 / 0 بر فرهنگ مشاركتي و با ضريب 581 / 0 بر فرهنگ سازگاري تاثير دارد. بر همين اساس پيشنهاد شده كه مديران با تفويض اختيار بيشتر به كارشناسان صنعت قطعه سازي خودرو، تشكيل تيمهاي كاري مختلف و ايجاد احساس اعتماد بيشتر به مجموعه و همكاران،سرمايه اجتماعي را تقويت نموده تا از طريق آن فرهنگ سازماني تقويت شده و از مزاياي فرهنگ قوي استفاده شود. محدوديت ديگر اين تحقيق، به محدود بودن نمونه آماري آن باز ميگردد؛ نمونه آماري
تحقيق حاضر فقط شامل 425 نفر از كارشناسان صنعت قطعه سازي خودرو بوده است كه با در نظر گرفتن
تعداد شاغلان در اين شغل، اين تعداد كم به نظر ميآيد؛ بنابراين بايستي در تعميم نتايج تحقيق به كل
جامعه احتياط بيشتري صورت گيرد. نتايج به دست آمده براي اين تحقيق با محدوديتهايي همراه بوده
است كه از جمله ميتوان به استفاده از پرسشنامه اشاره نمود كه با توجه به محدوديتهاي پرسشنامه در
تشخيص وضعيت واقعي و موجود، پيشنهاد ميگردد تا در تحقيقات بعدي ضمن استفاده از پرسشنامه، از
ابزارهاي ديگري نيز براي جمع آوري داده ها استفاده گردد.
Culture formation depends on the reasons for the creation of organization and its place in society and its success factors such as efficiency, quality of providing services, innovation, hard work and loyalty to the organization. When an organizations born, it takes a lot of effort from the staff to the success of the organization. Given the role of organizational culture in enhancing the quality of health care, considering its effective variables is of extraordinary importance. In the meantime, social capabilities isone of the variables that influence on organizational culture and facilitates the certain acts of individuals within the structure; accordingly, the purpose of this article is to study the role of social capabilities in organizational culture from the auto spare parts specialists perspectives. This research is practical according to its purpose, but according to the research methodology is descriptive –correlative type. The statistical sample of the research includes 425 auto spare parts specialists' working in different sectors in industries of tabriz city. In this article, a research form used to gather the theoretical basics and research literature; In addition, to gather data two questionnaires were used which distributed among statistical sample of the investigation, after examining the reliability and stability. In order to analyze the data, the Pearson's correlation coefficient tests and structural equations also used. The finding suggests that, social capabilities with a standardized coefficient of 0.79 and 12.58 t-value affect organizational culture. Social capabilities affect the sustainability culture by a factor of 0.603, on the responsibility culture by a factor of 0.529. On collaborative culture by a factor of 0.802 and on the adaptation culture by a factor of 0.581.Accordingly, it has proposed that managers can strengthen the social capabilities by giving more authority to auto spare parts specialists, establishing different work teams, and creating more sense of confidence to the staff and colleagues. As a result, the organizational culture consolidated and the benefits of a strong culture be used. Results obtained for this research have some limitations, including use of questionnaires and due to those in the diagnosis of the actual/available situation, it recommended that in future researches, other tools shouldusedto collect data in addition to using questionnaires. Another limitation of this study is in its statistical sample; Statistical sample of the present study consists of only425auto spare parts specialists, which seems low with regard to the number of employees in this job. Therefore, more cautious should take in generalizing the results of the study to the general society.
خلاصه ماشینی:
"بررسی دیدگاه کارشناسان صنعت قطعه سازی خودرو نسبت به نقش توان مندی اجتماعی با رویکرد فرهنگ سازمانی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و مدل مسیر 1 دکتر ناصر فقهی فرهمند تاریخ دریافت مقاله : ١٣٩٥/٥/١٩ تاریخ پذیرش نهایی مقاله : ١٣٩٥/٧/٢٣ چکیده شکل گیری فرهنگ بستگی به دلایل به وجود آمدن سازمان و جایگاه آن در جامعه و عوامل موفقیت آن از قبیل کارآیی، کیفیت ارائه خدمات ، ابداع و نوآوری، تلاش زیاد و وفاداری نسبت به سازمان دارد.
در این بین توان مندی اجتماعی یکی از متغیرهایی است که بر فرهنگ سازمانی تاثیرگذار بوده و کنش های معین افراد را در درون ساختار تسهیل میکند؛ بر همین اساس نیز هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر فرهنگ سازمانی از دیدگاه کارشناسان صنعت قطعه سازی خودرو میباشد.
پس از اطمینان از وجود رابطه بین متغیرهای پژوهش به منظور بررسی نقش توان مندی اجتماعی کارشناسان صنعت قطعه سازی خودرو بر فرهنگ سازمانی از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است .
با توجه به نتایج به دست آمده برای تاثیر سرمایه اجتماعی در فرهنگ سازمانی، به نظر می - رسد اگر مدیران این مراکز نسبت به تقویت توان مندی اجتماعی اقدام نمایند، میتوانند ضمن تقویت فرهنگ سازمانی در سازمان های خود، بستر مناسبی را در جهت ایجاد همنوایی مشترک ایجاد کنند که خود این عامل میتواند بر افزایش بهره وری و کارآیی کارکنان و به ویژه کارشناسان صنعت قطعه سازی خودرو تاثیر مثبت داشته باشد؛ در چنین شرایطی میتوان انتظار داشت که تواناییهای بالقوه موجود به فعلیت تبدیل گردند."