چکیده:
بحث از جایگاه و نقش مردم در تاسیس حکومت و نحوه اداره جامعه ، از جمله مباحث مهمی است که ریشه های تاریخی عمیقی در قلمروی سیاست و حکومت در جوامع مختلف دارد. جمهوری اسلامی ایران معرف نگاه و رویکردی دین مدارانه به مردم - سالاری است . مردم سالاری دینی حاصل رویکرد به اراده ی الهی و خواست مردم ، به شرط عدم مخالفت این خواست با اراده الهی، است . در این نوع از حکومت ، ضمن پایبندی به خواست مردم در حوزه های مشخص ، دین به مثابه منبع ایجادکننده مشروعیت طرح میشود. بر این اساس هدف از این پژوهش بررسی مفهوم مردم سالاری دینی در ایران و مقایسه آن دموکراسی غربی است . از روش توصیفی- تحلیلی در این تحقیق استفاده شده ، جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای، منابع الکترونیکی و مطالعه متون ، پژوهش ها و تحقیقات انجام شده در زمینه موضوع مورد نظر جمع آوری و تدوین شده است . در باب سازگاری اسلام با مردم سالاری، باید گفت که هدف و مقصد نهایی اسلام ، تعالی و تکامل انسان است . مطابق این ایده انسان ها باید بر سرنوشت خویش مسلط باشند زیرا انسان مجبور و تحت سلطه نمیتواند در حوزه عمومی و خصوصی، تصمیم گیر و تعالیطلب باشد. مردم سالاری دینی ماهیتا با مردم سالاری غربی تفاوت دارد. مردم سالاری دینی با دو بال مشروعیت و مقبولیت ، تعالی مادی و معنوی جامعه را هدف اصلی حاکمیت میداند و همانند مردم سالاری غربی، فقط بعد مادی زندگی انسان توجه ندارد. محور اصلی در این گفتمان ، خدمت و ایجاد بستری عادلانه برای رسیدن به رشد و توسعه مادی و معنوی است .
خلاصه ماشینی:
"تأکید مقام معظم رهبری بر مبحث مـردم - سالاری دینی به مثابه شیوه مطلوب حکومت در نظام مبتنی بر نظریه ولایت فقیه بیانگر اهمیت و جایگـاه ایـن مبحـث مهـم و کلیدی در مقایسه با دیگر حوزه های مطالعاتی در کشور است .
ثناییفر (١٣٩٠) در مقاله ای تحت عنوان "نزاع دموکراسی و مردم سالاری دینی" به بررسی تطبیقی مفاهیمی نظیر مشـروعیت ، مقبولیت ، آزادی و اختیارات حاکمیت در دو نظام لیبرال دموکراسی و حکومت اسـلامی پرداختـه ، پـس از بـر شـمردن نقـایص فراوان الگوی لیبرال دموکراسی به بیان نقاط قوت الگوی سیاسی اجتماعی دین میپردازد و میگوید: در الگوی مشروعیت الهی حکومت ، افزون بر تطابق با نظام تکوینی و الزام خود به تشویق افراد جامعه به مشارکت در اداره حکومـت ، زمینـه تحقـق آزادی حقیقی را فراهم میکند.
دارابی (١٣٩١) در مقاله ای مردم سالاری دینی و نسبت آن با توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرارداده ، مرندی (١٣٨٩) نیز در پژوهشی به بررسی مردم سالاری دینـی در آرای فقهـی اهـل سـنت پرداختـه اسـت و حـائری (١٣٨٣) مردم سالاری دینی و مسئله مشروعیت را مورد بررسی و مطالعه قرار داده است .
عبـارت مـردم سـالاری دینی مرکب از دو واژه «مردم سالاری» و «دینی» مبین حاکمیت مردم و نقش آنان در سیاست و جامعه است که قید دینـی بـه مشروعیت حکومت در چارچوب باورهای دینی و نظام اعتقادی اسلام اشاره دارد (کریمیمله ،١٣٩٣: ٣٩)."