چکیده:
حقوق بشردوستانه از ابتداي شكل گيري تلاش كرده است به عنوان حقوقي بي طرف و
همگاني ظاهر شود تا بتواند به بهترين شكل به هدف خود كه همانا حمايت از بشريت در
جريان مخاصمات مسلحانه و تسكين درد و رنج و آلام بشري است دست يابد. اما گاه
مقاومت برخي جريانهاي فكري و فرهنگهاي ملي، قومي و مذهبي در برابر اين ايده -
آل، يعني جهاني و همگاني شدن حقوق بشردوستانه، باعث بروز مشكلات و تشديد
مصائبي شده است. اين مقاله درصدد است با شناسايي ماهيت و چرايي اين مقاومت ها
راه حلي در جهت آشتي دادن حقوق بشردوستانه با آنها ارائه دهد و زمينههاي فرهنگي
گسترش جهاني حقوق بشردوستانه را بازشناسد.
خلاصه ماشینی:
"بـه عبـارت دیگر این دیدگاه با تأکید بر مشترکات موجود بین فرهنگ های مختلف در مورد احترام به حقـوق اولیه لازم الاجرا در جنگ درصدد یافتن راهی برای اجرای بهتر قواعد حقوق بشردوستانه است .
از جمله این محدودیت ها مـی تـوان بـه موارد زیر اشاره کرد: لزوم تفکیک بین رزمندگان و غیر رزمندگان مصونیت کسانی که از نبرد دست کشیده اند ممنوعیت قتل و آزار افراد آسیب پذیر و بی گناه (کودکان و سالمندان و معمولا زنان ) ممنوعیت غارت و محروم کردن یک جمعیت از وسایل ادامه حیات مصونیت محیط زیست نظیر ممنوعیت قطع درختان 1 رفتار انسانی با زندانیان ٣-٢- تعارض دین با حقوق بشردوستانه آنچه درباره اشتراکات دین و حقوق بشردوستانه ی معاصر گفته شده نباید مـا را بـه ایـن نتیجـه برساند که دین الزاما همواره رویکردی منفی نسبت به جنگ دارد.
برای مثال یکی از دانشمندان ژاپنی به نام یاسواکی اونوما٤ عقیده دارد که ما باید واقعا از محدود کردن حقوق بشر و حقوق بشردوستانه ی بین المللی به شکل ارزش ها خودداری کنـیم ، زیـرا ایـن امر موجب تردید در مورد تأثیر هژمونی و فرهنگ غربی می شود و ما باید این ایده را بپذیریم کـه Karađžic, the ICTY, and the Spaces of International Law’, Environment and Planning D: Society and Space, Vol. 27, 2009, 387- 402, at 390."