چکیده:
در این پژوهش تلاش شده است تا پس از تعریف سعادت از نگاه ابنتیمیه، عناصر ایصال به سعادت از نگاه این متفکّر تألیف و تحلیل شود. اهمیت این مسأله از آن روست که ابنتیمیه از متفکران ضدفلسفی جهان اسلام بوده، از همین نظر میتوان این پرسش را مطرح کرد که نگاه او به سعادت چه تفاوتی با نگرشهای رقیب _ که بهتعبیر ابنتیمیه، نسخههای آلوده به بنمایههای غیردینی هستند خواهد داشت؟ برای دستیابی به این مطلوب، آثار ابنتیمیه را بررسی کرده و عناصری را که بهتصریح یا اشاره، به سعادت آدمی مربوط میشوند استقراء نمودهایم. حاصل رجوع به آثار ابنتیمیه و نتیجهی بهدستآمده از کلماتِ بعضاً پراکندهی او در موضوع پژوهش، این است که میتوان پنج عامل را تحت عنوان «عناصر سعادت» در اندیشهی این متفکّر مندرج ساخت. بااینحال، پس از تأمل در این عناصر و ضمن واکاوی تفصیلی آنها، به این نتیجه خواهیم رسید که اندیشهی ضدفلسفی ابنتیمیه، علیرغم کوشش بسیار در زدودن دین از غبار مفروضات فلسفی، عاری از شاکلهی نظری درخور اعتماد است.
خلاصه ماشینی:
"از نگاه وی، اهل بدع کسانی هستند که هرچند در خیال و به زعم خود، خدا را می پرستند، درحقیقت ، هوای نفس خود را معبود ساخته اند (همان، ص: ٦٨) این تعبیر نیز در کنار بیان پیشین ابن تیمیه در مورد مشرکان، بیانگر آن است که اگر عقل در مسیر درست خود قرار گیرد و کاربرد درست آن به ظهور رسد، مسیر حق قابل تشخیص خواهد بود.
درحقیقت ، اگر عدهای به سبب ارتکاب قبایح آشکار، توبه می کنند، عدهای دیگر که خود را برخوردار از اوصاف حق و حقیقت انگاشته اند نیز چه بسا محتاج توبه باشند و در کنار این دو، همه ی کسانی که به توهم استقلال از خداوند گرفتار آمدهاند باید راه را برای جبران هموار کنند و طریق حق و نجات و سعادت را بر مسیر خبط و خطا و جهل ترجیح دهند.
اگر قرار است مؤمن از ایمان خود حظ معنوی برده و به تعبیر ابن تیمیه تلاش کند تا حب و بغض خود را مطابق مسیری که خداوند متعال و نبی اکرم ترسیم کردهاند به پیش برد، این انتظار به جا خواهد بود که مدعی ایمان با صبر و تحمل تمام به گفتگو با مخالفان فکری خود بپردازد و دست کم آنجا که شهادتین را از زبان آنان می شنود یا اثری از دلبستگی به حقیقت دین را در کلام آنان رؤیت می کند، در تکفیر آنان جانب احتیاط را محفوظ دارد."