چکیده:
اسطوره ها نيرومند و پايدار هستند، مي توانند با تغيير شكل در سخت ترين شرايط نيز به حيات خود ادامه دهند و در قالبي ديگر زنده و فعال بر جاي بمانند. بسياري از مسائل تصوف نظير آداب و رسوم، قصه ها و داستان هاي متون ادبي عرفاني، از اسطوره گرفته شدهاند يا اسطوره در آنها بهگونه اي تاثير نهاده است. وجود اساطير كهن در برخي آداب صوفيه، نشانه سازواري و انسجام اين انديشه ها با تعاليم صوفيه است. بهمنظور تبيين سازواري اسطوره با مباحث عرفاني، كاركرد و شيوه هاي تداوم آن را در متون عرفاني زبان فارسي تا پايان قرن هشتم بررسي كرده ايم. نتيجه اين پژوهش نشان مي دهد انديشه هاي اسطوره اي؛ نظير نجات بخشي، اشه و تقدس عناصر آب و آتش، متناسب با چارچوب انديشه هاي عرفاني، در قالب كرامات صوفيان به حيات خود ادامه دادهاند. ساختار كتب مقامات عرفا نيز مبتني بر اسطوره نجات بخشي است. آيين هاي آشناسازي نيز بهصورت گذر آزموني صوفيان از آب يا آتش و در قالب كرامت جابه جا شده است. اهميت پير، قطب و ابدال نيز شكلي از جابه جايي اسطوره در قالب كرامات است.
خلاصه ماشینی:
جابه جایی و تداوم اساطیر در قالب کرامات صوفیان 1 تیمور مالمیر استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران ناصر محبی دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کردستان (از ١٧ تا ٣٦) تاریخ دریافت مقاله : ١٣٩٥/١/٣٠، تاریخ پذیرش مقاله : ١٣٩٥/٦/٣١ چکیده اسطوره ها نیرومند و پایدار هستند، میتوانند با تغییر شکل در سخت ترین شرایط نیز به حیات خود ادامه دهند و در قالبی دیگر زنده و فعال بر جای بمانند.
ساختار کتب مقامات عرفا نیز مبتنی بر اسطورة نجات بخشی است ؛ به این معنی که ٢٤/ ادب فارسی، سال ٦، شمارة ١، بهار و تابستان ١٣٩٥، شمارة پیاپی ١٧ ساختار این کتاب ها اصولا معرفی اشخاصی است که فراتر از دیگران اند و به خدا نزدیک ترند؛ چنان که نویسندة مقامات ژنده پیل ، غرض از تألیف کتاب را اثبات وجود اشخاصی فراتر از عادت و فراتر از خلق عام مینویسد (غزنوی، ١٣٨٨: ٥).
این ارتباط تنگاتنگ بین رفتار انسان با مسائل طبیعی در بسیاری از کتب دینی زردشتی بروز یافته است ؛ چنان که در روایتی از دینکرد که دشمنان و دوستان باران را برمیشمارد، میتوان مسئلۀ پرهیزگاری را در پیوند با مسائل طبیعی همچون باران کرداری مشاهده کرد (مزداپور، ١٣٨٦: ٥١) یا در روایتی از جابه جایی و تداوم اساطیر در قالب کرامات صوفیان /٢٥ شایست ناشایست نیز میتوان تأثیر رفتار انسان را بر پدیده های طبیعی متوجه شد (همان : ٥٣).