چکیده:
هرچه در تاريخ معماري به عقب مي رويم، مستندات كالبدي كمتر مي شوند؛ سقف ها فرو مي ريزند، ديوارها محو و شالوده ها طعمه گذشت روزگار مي شوند. هرچند از موجوديت مادي بعضي از بناها اثري بهجانمي ماند، اين بناها به كلي نابود نمي شوند و در مستندات مكتوب پايدار ميمانند. از دوره هاي تاريخ معماري ايران كه امروز آثار بسياركمي از آن باقي مانده است، دوره غزنويان است؛ باوجوداين، مستندات مكتوب بسياري از اين دوره به دست ما رسيده است كه مي تواند تا حدي كمبود داده هاي فيزيكي را جبران كند؛ مانند ديوان شاعران، سفرنامه ها و تاريخ نگاري ها. دراينميان، تاريخ بيهقي نوشته ابوالفضل بيهقي بهدليل شيوه منحصربه فرد تاريخ نگاري آن و همچنين ويژگي هاي ادبي ارزشمند، اهميت ويژه اي دارد. پرسش مهمي كه درباره معماري عصر غزنوي مطرح ميشود اين است كه چرا از دوره هاي قبل و بعد از غزنويان آثار معماري زيادي باقي مانده است، اما آثار اين دوره مهم تاريخي از صفحه روزگار محو شده اند؟ مقاله پيشِ رو با بررسي نكته هاي زباني و ادبي در تاريخ بيهقي و مقايسه آنها با كاربردهاي مشابه در فارسي معاصر، به دنبال پاسخ اين پرسش است كه آيا مي توان در متن تاريخ بيهقي شواهدي يافت كه پايدارنماندن اين بناها را توجيه كند؟
خلاصه ماشینی:
"باتوجه به اینکه بعدتر پلی به دست عبویۀ بازرگان به جای پل پیشین ساخته میشود، این پل ها احتمالا چوبی و برای رفع کوتاه مدت نیازها ساخته شده بوده اند؛ یعنی اقدامی برای رفع بحران بوده است و البته این موضوع را نیز باید درنظرداشت که پل های چوبی همیشه هم موقت نبوده اند؛ برای مثال در بخش ورود رسولان امرای گرگان ، بیهقی به رودی اشاره میکند که حتی فیل هم نمیتوانسته از آن رد شود و بر بررسی ناپایداری معماری دورة غزنوی با تکیه بر تاریخ بیهقی /١٢٩ روی این رود، پلی چوبی قرارداشته است : «از چپ و راست همه بیشه بود ناهموار تا کوه و آب های روان ؛ چنان که پیل را گذاره نبودی.
از روایت تاریخ بیهقی این طور برمیآید که نابودی بناها در همان دورة غزنوی هم برای اهالی زمانه مایۀ شگفتی نبوده است ؛ بر این مبنا باید تأکید معماری عهد غزنوی را نه در بناهای ثابت ، بلکه در بناهایی جست که سلطان به آنها علاقه داشته است ؛ معماریهای موقت سفری مانند خیمه و خرگاه و باغ های سرسبز.
بااین حال ، باید توجه داشت که رابطۀ میان تاریخ بیهقی و معماری عهد غزنوی، فقط تا آنجا میتواند تصویری از معماری و شهرهای آن دوره را به دست دهد که قصد بررسی معماری حکومتی عهد غزنوی را داشته باشیم ؛ چراکه تاریخ بیهقی، تاریخی حکومتی ١٣٢/ ادب فارسی، سال ٦، شمارة ١، بهار و تابستان ١٣٩٥، شمارة پیاپی ١٧ است و لذا به باغ ها، کوشک ها و دیگر بناهایی که متعلق به شخص شاه یا دستگاه حکومت بوده اند (مانند دستگاه معماری موقتی مسعود) بیش از خانه ها و مغازه ها و بناهای زندگی روزمرة مردم توجه شده است ."