چکیده:
ارتباط اخلاق و اقتصاد و ظرفیت تأثیرگذاری هر یک بر دیگری همواره از بحثهای ریشهدار در مطالعات این دو رشته بوده است. بنابراین، این پژوهش نوعی ظرفیتسنجی جدید دربارة موضوعی کهن است. در ظاهر ممکن است تصور شود که اقتصاد دستگاهی فنی است و اخلاق ماهیتی هنجاری دارد. بنابراین، به نظر نمیرسد ارتباط معناداری بین آنها وجود داشته باشد. اما میتوان نشان داد که این دو از نظر خاستگاه و منشأ شکلگیری، جایگاه اجرایی، و نیز ظرفیت پویایی و سیستمی ارتباطی ساختاری، دوطرفه، و پایدار دارند. گفتوگوی جدی مهمترین انجمنهای علمی اقتصاد در سطح بینالمللی بهویژه در سالهای 2011 تا 2014 انعکاسی دیگر از اهمیت ظرفیت این کار پژوهشی است. همچنین، رفع برخی از سوء تفاهمها در توصیف ارتباط اخلاق و اقتصاد انگیزة مضاعفی برای اندیشیدن در این عرصه است. این مقاله کنکاشی در این باره است که با شیوههای تحلیل محتوا، کاربرد استنادات کتابخانهای، و استفاده از تئوریهای هر دو رشته در مسیری اکتشافی به پیش میرود. یافتة این پژوهش ارتباط ریشهای، بلندمدت و دوطرفة اخلاق و اقتصاد را نشان میدهد. در عین حال، رسیدن به یافتة پیشگفته خود میتواند فرضیة خاموش و تلویحی این کار محسوب شود.
خلاصه ماشینی:
شکلگیری این سنتز هرچند دشوار است، اما از نظر تئوری ظرفیت کافی دارد و در عمل نیز ممکن است (Collins, 2009: 30; Richardson and Keho, 2012: 10).
اینکه در این مقاله گزارههای اخلاقی بخشی از قواعد بازی تعریف و ملاحظه شدهاند در این ارتباط معنادار خواهد بود؛ زیرا اخلاق مانند نهادی عمل میکند که میتواند در انواع هزینهها از جمله هزینة مبادله (به تعبیر صاحبنظران اقتصاد نهادی) تأثیرگذار باشد (North 1990: 25; Williamson, 1998: 20).
در عین حال، با توجه به تعارض ظاهری در بین دو اثر مهم اسمیت (نظریة عواطف اخلاقی و ثروت ملتها) دربارة ارتباط اخلاق و اقتصاد بحثهایی مطرح است و حتی موضوع با عنوان مسئله یا معمای آدام اسمیت بررسی میشود؛ بنابراین، کنکاش مستقلی میطلبد (Monthes, 2003: 7).
تا قبل از آلفرد مارشال علم اقتصاد با عنوان «اقتصاد سیاسی» مطرح بود و این عبارت خود نوعی همراهی اقتصاد و دیگر ملاحظات انسانی، اجتماعی، و اخلاقی را نشان میداد که گویی دنبالة میراث ارسطو است و تدبیر منزل را پوشش میدهد.
اما اخلاق مورد نظر در سنتز اخلاق و اقتصاد میانه آن دسته قواعد بازی است که از یک سو با گزارهها و احکام عقلی و عقلایی ارتباط دارد و از سوی دیگر بر رفتار کارگزاران مؤثر است و میتواند در تحلیل اقتصادی تأثیرگذار باشد.
در کنار سرمایة اجتماعی دیگر سرمایههای نهادی نیز در حال بازتولید است که از منظر کارکرد اخلاقی و از لحاظ بهرهوری اقتصادی زمینههای دیگری برای کارآمدی بیشتر سنتز اخلاق و اقتصاد ایجاد میکنند.
Economic analysis and moral philosophy, Cambridge University press.