چکیده:
از آنجا که در ادبیات نظری و تجربی، تغییر ساختاری به دلیل امکان ایجاد بهرهبرداری کاملتر و بهتر از منابع، در کنار عوامل سنتی تعیینکنندۀ رشد، مانند نیروی کار، سرمایه و فناوری، به عنوان یکی از عوامل بالقوۀ رشد شناخته میشود، شناخت ویژگیهای تغییر ساختاری یک اقتصاد میتواند تصویر نسبتاً روشنی از امکانات رشد اقتصاد به دست دهد، بهویژه هنگامی که این شناخت در مقایسه با شاخصههای تغییر ساختاری در اقتصادهای نمونه، به عنوان معیاری تطبیقی، صورت پذیرد. در این مقاله، روند بلندمدت تغییر ساختاری در اقتصاد ایران، که بر اساس فیلتر هودریک ـ پرسکات به دست آمده، در مقایسه با متغیرهای متناظر در کشورهای تازهصنعتیشده ارزیابی شده است. برای این کار، وضعیت متغیرهای ساختاری در دورههای قبل از جهش اول نفتی (سالهای قبل از 1352)، دورۀ نفتی (1352 تا 1356)، دورۀ انقلاب و جنگ (1357 تا 1367)، دورۀ بازسازی (1368 تا 1377) و دورۀ اجرای برنامۀ سوم توسعه (1378 تا 1383) تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بیانگر آن است که در دوران پیش از جهش قیمت نفت، همۀ متغیرهای ساختاری مورد بحث در اقتصاد ایران روندهایی مشابه کشورهای تازهصنعتیشده داشتهاند ولی در دورههای نفتی و انقلاب و جنگ، با توجه به شوکهای متعدد اقتصادی و سیاسی، دچار تغییرات نامناسبی شدند. در دورههای بازسازی و برنامۀ سوم، هرچند برخی از شاخصها بهبودی نسبی یافتند، در مقایسه با سطح و روند خود در دهۀ 1340 و نیمۀ نخست دهۀ 1350 و نیز در مقایسه با سطح و روند متغیرهای متناظر در اقتصادهای تازهصنعتیشده، همچنان در وضعیت نسبتاً نامناسبی قرار دارند.
خلاصه ماشینی:
این گزینش به چهار دلیل صورت گرفته است: اول اینکه در این کشورها طی چهار دهۀ اخیر تغییرات مهم ساختاری و رشد اقتصادی مناسبی رخ داده است؛ دوم اینکه این تغییرات و رشد اقتصادی شگرف در این کشورها در دورهای نسبتا کوتاه در مقایسه با دورۀ رشد اقتصادی و تغییر ساختاری در کشورهای توسعهیافته صورت گرفته است (برای نمونه، درآمد سرانۀ اغلب این کشورها ظرف حدود چهار دهه پس از سال 1970 بیش از سه برابر شده است)؛ سوم اینکه دورۀ تغییرات ساختاری و رشد اقتصادی این کشورها به زمان کنونی ما بسیار نزدیک است؛ چهارم اینکه در بسیاری از این کشورها، بهاستثنای تایوان و هنگکنگ، هنوز بخش صنعت به عنوان بخش مسلط اقتصاد ایفای نقش میکند و دورۀ فراصنعتی، که در آن سهم بخش خدمات افزایش مییابد، یا هنوز فرا نرسیده یا در آغاز راه است (مشیری و التجائی، 1387: 86).
ضریب همبستگی درآمدهای نفتی و سهم سرمایهگذاری و پسانداز از GDP در ایران (درصد) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} دوم اینکه ویژگی بسیار مهم روند سهم سرمایهگذاری از تولید در کشورهای تازهصنعتیشده افزایش پیوستۀ نقش و سهم بخش خصوصی در این زمینه است (نمودار 6)، به طوری که در برخی کشورها، حتی بیش از 90 درصد سرمایهگذاری را بخش خصوصی انجام داده (مثل ایرلند) و در بقیه، طی دو تا سه دهه، سیاستهای ایجاد جذابیت سرمایهگذاری برای بخش خصوصی باعث شده است مشارکت این بخش در سرمایهگذاری کل به نحو شایان توجهی افزایش یابد.