چکیده:
خاقانی از خلاقیت هنری ویژه ای برخوردار است. او توانسته در موضوعات پرشمار اشعاری ماندگار و بی بدیل پدید آورد. یکی از شاخه های اصلی هنرنمایی خاقانی مرثیه است. خاقانی بیش از شصت مرثیه سروده است که اغلب از شاهکارهای هنری او به شمار می روند. مراثی شخصی خاقانی در سوگ عزیزانش از مشهورترین و هنرمندانه ترین مراثی شعر فارسی هستند. خاقانی برای مرگ فرزندش، رشیدالدین، هفت مرثیه دارد که درشمار معروف ترین و عاطفی ترین مراثی ادب فارسی قرار گرفته اند. رنگ ها کارکرد روان شناختی ویژه ای در تصاویر این مراثی دارند. خاقانی با استفاده از سه رنگ سرخ، سیاه و زرد مضامین و تصاویر شاعرانه ای در این مراثی پدید آورده است. او با استفاده از رنگ ها، نه تنها به توصیف فضاها، شخصیت ها و حالت های مختلف اشیا و انسان ها پرداخته، بلکه در بعد معنایی و تصاویر عاطفی نیز از آنها بسیار سود برده است. حضور پربسامد سه رنگ سرخ، سیاه و زرد در این اشعار شکل تصادفی ندارد و براساس روان شناسی جدید این انتخاب از ضمیر ناخودآگاه خاقانی سرچشمه گرفته است و می توان با توجه به روان شناسی رنگ ها دلیل بسامد هریک از آنها را مشخص کرد. براین اساس، در پژوهش حاضر سعی شده است، با درنظرگرفتن بسامد و کارکرد هنری هریک از رنگ ها، کارکرد روان شناختی آنها در مراثی خاقانی برای مرگ فرزندش رشیدالدین بررسی شود.
Khaqani is one of the most important poets in Persian literature. His artistic personality is a complex character; he has worked on various branches of art and elegy is one of the main of these branches. Khaqani has composed over sixty elegies that are considered his masterpieces. His personal elegies are the most famous and the most artistically composed Persian elegies. Seven of these elegies he wrote on the death of his son، Rashid al-Din، which show his extreme sorrow and grief. The colours have a particular psychological impact on the images of these elegies. Khaqani with three colours (red، black and yellow) has created themes and poetic images in these elegies. These three colors are not present in these elegies randomly or accidentally، but according to the new psychology his choices stem from his unconscious. The present research studies the influence of colours and their psychological function in Khaqani's personal elegies on the death of his son، Rashid al-Din.
خلاصه ماشینی:
"چون شب آخر ماهم به سیاهی لباس که قبایی ز سپیدی قمر درگیرم در سیه کرده و جامه سیه و روی سیه به سیه خانة چرخ آیم و در درگیرم (خاقانی ، ١٣٧٥: ٧١٦) تیره پوشی عزاداران به شکلی مستقیم بر ضمیر و ذهن خاقانی تأثیر گذاشته است ؛ به شکلی که براساس حالت های روانی شاعر و فضای عاطفی پیرامون او و قاعدة تداعی معانی ، رنگ سیاه در تصاویر متعدد استعاری و تشبیهی مراثی خاقانی برای فرزندش حضور دارد و در تمام آنها یکی از ارکان اصلی تشبیهات و تصاویر است .
تیرگی و سیاهی خاک در شعر فارسی بسامد بسیاری دارد، ازجمله در مراثی نظامی ، خاک یکی از جلوه های اصلی رنگ سیاه است : مرا در غبار چنین تیره خاک تو دادی دل روشن و جان پاک (نظامی ، ١٣٨٦: ٦٣٠) خاقانی نیز در مراثی خود برای فرزندش از ترکیب سیاهی خاک و سرخی خون ، که ذهن و ضمیرش از فضای عاطفی پیرامون الهام گرفته ، تصاویر عاطفی عمیقی پدید آورده است : خاک لب تشنة خون است ، ز سرچشمة دل آب آتش زده چون چاه سقر بگشایید (خاقانی ، ١٣٧٥: ٢٣٤) بس کز آتش سری و بادکلاهی فلک بر سر خاک ز خون لعل قبایید همه (همان ، ٥٧١) رنگ زرد رنگ زرد ازنظر بسامد سومین رنگی است که در مراثی خاقانی برای مرگ رشیدالدین کارکرد دارد (١١ مورد)."