چکیده:
هدف این مقاله، بررسی نقش تکرار در ایجاد توازن و موسیقی در سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالث در سه مجموعه شعر زمستان، آخر شاهنامه و از این اوستا است. بدین منظور، شیوه های گوناگون تکرار برای آفرینش نظم و توازن در سروده های شاعر، در سه سطح کلی توازن آوایی، توازن واژگانی و توازن نحوی بررسی شده است. نتایج نشان داد توازن آوایی سروده ها، برخاسته از تکرار صامت ها و مصوت ها در جمله ها و ترکیب های زبانی، تنوع و گوناگونی اوزان و نوآوری های شاعر در کاربرد برخی وزن های نیمایی بوده است. همچنین، تکرار کلمات به شیوه های گوناگون و بهره گیری مناسب از قافیه و ردیف، توازن واژگانی در سروده های اخوان ثالث را پدید آورده و کاربرد برخی صناعات بدیعی مبتنی بر شیوه های هم نشین سازی و جانشین سازی اجزای جمله، توازن نحوی در این سروده ها را به وجود آورده است. بنابراین، توازن و غنای موسیقایی سروده های نیمایی اخوان از تکرار در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی آن ها برخاسته است.
In this article، the aim of the authors is to study the role of repetition in creating music and parallelism in Nimayee poems in the three collections of poems by Mehdi Akhavan Sales: Zamestan، Akhere Shahname and Az Avesta. Accordingly، the researchers have investigated the various manners of repetition in creating parallelism in the poems at three levels: phonological parallelism، lexical parallelism and syntactic parallelism. The present article tries to show that the musical parallelism in Akhavan’s Nimayee poems rises from the phonological، lexical and syntactic repetition. The authors found that their phonological parallelism was based on consonant and vowel repetition in sentences and also linguistic expressions، variety of rhythms and the poet’s innovation in using some Nimayee rhythms. Moreover، the repetition of words in different manners and the use of rhyme and range have created the lexical parallelism in Akhavan’s poems. Finally، employing some figures of speech syntagmatically and paradigmatically have created the syntactic parallelism in this poems.
خلاصه ماشینی:
"٤. هماهنگی واجی کلمات نکتة دیگری که در بخش توازن واجی باید گفته شود و در شعر اخوان نیز بسامد بسیار دارد، تکرار صامت آغازین یا تکرار یک هجا در ترکیب های وصفی ، اضافی و عطفی زبان است که می توان آن را از ویژگی های سبکی او به شمار آورد؛ زیرا «در شاعران نوپرداز معاصر، بیش از هرکس ، اخوان ثالث از این اصل آوایی زبان به عنوان یک عامل هنری و سبکی استفاده کرده است » (شفیعی کدکنی ، ١٣٨١: ٣٠١)؛ مثلا، ترکیب وصفی «شعلة شاد» و ترکیب های عطفی «خشم و خون » و «درد و دریغ » در نمونة زیر: دلم دیگر آن شعلة شاد نیست / همه خشم و خون است و درد و دریغ / سرایی در این شهرک آباد نیست (اخوان ثالث ، ١٣٦٠: ١٠٠).
بررسی نقش تکرار در ایجاد توازن واژگانی سروده های اخوان ثالث نشان می دهد که کاربرد گستردة قافیه و ردیف ، تکرار واژگانی آغازین و استفاده از برخی صناعات لفظی چون متشابه الاطراف و عکس ، موسیقی کناری سروده های او را به وجود آورده است .
نتیجه گیری با بررسی نقش تکرار در موسیقی سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالث در سه دفتر شعر زمستان ، آخرشاهنامه و از این اوستا، مشخص شد که برجستگی و غنای موسیقایی این سروده ها برخاسته از تکرار و توازن گسترده در سه سطح آوایی ، واژگانی و نحوی آنهاست ."