چکیده:
امروزه فرهنگ سازمانی نقش مهمی در پیادهسازی نظام مدیریت دانش دارد. ازاینرو، هدف اصلی این تحقیق پیشبینی مدیریت دانش از طریق فرهنگ سازمانی در سازمانهای ورزشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران فدراسیونهای ورزشی، کمیته ملی المپیک و پاراالمپیک و آکادمی ملی المپیک (225n=) است که با استناد به جدول مورگان 124 نفر با روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم و تصادفی جهت انجام پژوهش انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری دادهها، از پرسشنامه 21 سوالی مدیریت دانش پروبست و همکاران (2000) و نیز پرسشنامه 25 سوالی فرهنگ سازمانی ادوین (2006) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش آماری رگرسیون ساده و چندگانه انجام شد. نتایج تحلیل دادهها نشان داد مدیریت دانش با فرهنگ سازمانی رابطه معناداری دارد (05/0p≤). بهعلاوه، فرهنگ سازمانی قابلیت پیشبینی مدیریت دانش را دارد. همچنین، در بین خردهمقیاسهای فرهنگ سازمانی، سه خردهمقیاس مشارکت، سازگاری و انعطافپذیری سازمانی بهترتیب بیشترین توان پیشبینی معنادار را برای مدیریت دانش داشتند. با درنظرگرفتن نتایج بهدستآمده، توجه به فرهنگ سازمانی در محیط کاری میتواند همچون مولفهای تاثیرگذار بر ارتقای مدیریت دانش در نظر مدیران قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین ، به نظر میرسد در نهادهای ورزشی مورد نظر تحقیق حاضر، بهره برداری از تجارب ، استعدادها و توان فکری منابع انسانی در قالب فرهنگ سازمانی غنیای صورت میگیرد؛ به گونه ای که در چنین فرهنگی از طریق توجه به خواسته ها، نیازها و انتظارات دانشی افراد و با حضور فرهنگ دانش محور در سازمان ، زمینه ای مناسب برای موفقیت مدیریت دانش ایجاد شده است .
با توجه به اینکه در تحقیق حاضر ارتباط معناداری بین رسالت سازمانی و مدیریت دانش وجود نداشت ، به نظر میرسد لازم است مدیران چشم انداز قویای 88 برای سازمان خود مشخص کنند و فرهنگی را خلق کنند که این چشم انداز را پشتیبانی کند تا از این طریق بتوانند رسالت سازمانی خود را، که از مهم ترین ویژگیهای فرهنگ سازمانی است ، ارتقا دهند تا بتوانند در اجرای نظام مدیریت دانش در سازمان موفق باشند.
نتایج این تحقیق نشان داد که از بین چهار مؤلفۀ فرهنگ سازمانی، تنها سه مؤلفه (مشارکت سازمانی، سازگاری سازمانی و انعطاف پذیری سازمانی) وارد معادلۀ رگرسیون شده اند و این سه مؤلفه قادر به تبیین ٥٩/٨ درصد از واریانس مدیریت دانش بوده اند؛ به طوریکه مؤلفه های مشارکت سازمانی، سازگاری سازمانی و انعطاف پذیری سازمانی با توجه به ضرایب بتای خود به ترتیب بیشترین توان پیش بینی معنادار مدیریت دانش را داشته اند، اما مؤلفۀ رسالت سازمانی سهمی در تبیین مدل نداشته است .
8. Edwin, A (2006), organizational culture Inventory, validity and Reliability, Journal of management Educution, vol, 5(14-15)."