چکیده:
اعتدال یک سلوک سیاسی است که ضمن سنجش ظرفیت نهادهای مدنی، گروه های اجتماعی و گفتمان حاکمیت، تلاش می کند آنها را به هم نزدیک کند تا اداره جامعه با کمترین تنش بین نیروهای سیاسی و اجتماعی میسر شود. این مفهوم یکی از مهم ترین راهبردهای اندیشه سیاسی علوی در حکومت و یک عامل نگه دارنده کنش ها و واکنش های زمامدار از افراط و تفریط است. اعتدال یک کنترل درونی و الهام گرفته از عقل سلیم است که علاوه بر آنکه همه زمامداران و حاکمان باید پای بند به آن باشند، همه افراد جامعه نیز باید در افعال، گفتار و سکنات خود این کنترل را لحاظ کنند تا از مسیر و هدف تعیین شده باز نمانند. نوشتار پیش رو تلاش کرده است با مراجعه به سیره و کلام امیرالمومنین(ع) مولفه های سیاست اعتدال گرای علوی را در عرصه های مختلف واکاوی و بازشناسی کند.
خلاصه ماشینی:
"ایشان خطاب به مالک برخی از مصادیق ظلم را که علاوه بر کیفر شـدید اخـروی، در دنیا نیز در زوال قدرت سیاسی مؤثر است ، یادآور میشود: از خونریزی بپرهیز و از خون ناحق پروا کن که هیچ چیز همانند خون ناحق کیفر الاهـی را نزدیک و مجازات را بزرگ نمیکند و نابودی نعمت ها را سرعت نمیبخشد و زوال حکومت را نزدیک نمیگرداند و روز قیامت خدای سبحان قبل از رسیدگی اعمـال بنـدگان ، نسـبت بـه خون های ناحق ریخته شده داوری خواهد کرد، پس با ریختن خونی حـرام ، حکومـت خـود را تقویت مکن ؛ زیرا خون ناحق ، پایه های حکومت را سست و پسـت مـیکنـد و بنیـاد آن را بـر کنده ، به دیگری منتقل سازد (همان ، نامه ٥٣).
در حیطه جامعه سیاسی و مدنی اعتدال گرایی سیاسی علاوه بر تعدیل الگـوی رفتـار و عملکـرد نهادهـای حکومـت و کارگزاران سیاسی، به معنای پذیرش رویکردها، الگوها و سازوکارهایی است که با تحقـق آنها تلاش میشود فضا به سوی افراط نرود و سیاست های اعتدال گرایانه در تمام عرصه ها حاکم باشد.
رفتار میانه با هموطنـان غیـرهمکیش ، کـاهش کـاربرد زور و خشونت در تنظیم امور عمومی، اتکای تصمیمات و سیاست ها بر مشورت ، پذیرش تکثر در گرایش ها و تشکل های سیاسی و تدبیر و پرهیز از سطحینگری، از جمله مؤلفه هایی است که در اندیشه علوی از سوی کارگزاران و نهادهای حکومتی مورد توجه قرار میگیرد."