چکیده:
برای بیان علتهای ضعف و بایستههای رشد و شکوفایی جامعه، جریانهای فکری متعددی در جهان اسلام شکل گرفته است. دراینمیان، «تمدنگرایان» در تحلیل علل عقبماندگی و بیان زمینهها و بایستههای حل این مشکلات، نگاهی تمدنی داشته، بازسازی «تمدن اسلامی» یا ایجاد «تمدن نوین اسلامی» را بهعنوان چشمانداز مطلوب جهان اسلام ترسیم کردهاند. این مقاله بر اساس روش تحلیل اسنادی و با بهرهگیری از ابزار فیشبرداری از منابع، به دنبال شناخت زمینههای شکلگیری این جریان فکری و بیان بایستههای تحقق تمدن نوین اسلامی از منظر تمدنگرایان است. با توجه به یافتهها میتوان گفت از منظر متفکران تمدنگرا، در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی باید به دو دسته مولفه حقیقی (سبک زندگی و شبکه روابط اجتماعی مبتنی بر آموزههای اسلامی) و مولفه ابزاری (سامان مادی و مواردی چون نوآوریها، ابزارها، نهادها، اقتدار سیاسی و بینالمللی) توجه کرد. در این منظر، از جمله بایستههای اساسی تحقق تمدن نوین اسلامی عبارتاند از: قرآنمحوری، علمگرایی، اسلامیسازی معرفت و جهانگرایی.
خلاصه ماشینی:
"پرسش مهم مطرح در اینجا، چیستی زمینه ها و بایسته های تحقق این چشم انداز از منظر تمدن گرایان است که در بطن این پرسش اساسی، سه پرسش فرعی قابل طرح است : الف ) تمدن چه معنایی دارد و مراد تمدن گرایان مسلمان از این مفهوم چیست ؟ ب ) ایده تمدن نوین اسلامی در جهان اسلام مبتنی بر چـه اندیشـه هـایی شـکل گرفتـه است ؟ ج ) از منظر تمدن گرایان ، مؤلفه های اساسی که در شکل گیری «تمدن نـوین اسـلامی» باید بدانها توجه کرد، چیستند؟ در این مقاله سعی شده است بر اساس روش تحلیل اسنادی و با بهـره گیـری از ابـزار فیش برداری از اسناد حاوی دیدگاه های اندیشمندان تمدن گرا به پرسش های فـوق پاسـخ داده شود.
تمدن گرایان همچون دیگر متفکران اسلام گرا، در مواجهه با مشکلات جهـان اسـلام بایسته هایی چون ضرورت تشکیل حکومت اسلامی، وحدت اسلامی و جهت دهی و تعمیق بیداری اسلامی را مطرح میکنند و دراین میان ، به طور خاص به منظور نیل به تمدن نـوین اسلامی، چند بایسته اساسی را مطرح کرده اند که از مهم ترین آنها میتوان به موارد ذیـل اشاره کرد: ١ـ قرآن محوری؛ ٢ـ علم گرایی؛ ٣ـ اسلامیسازی معرفـت ؛ ٤ــ جهـان گرایـی (رسالت جهانی) که در ادامه به بررسـی و شـرح ایـن بایسـته هـا از منظـر تمـدن گرایـان میپردازیم ."