چکیده:
هدف اصلی این پژوهش بررسی همسان همسری در بین زوجین تهرانی (ساکن در مناطق 3و20) و تاثیر آن بر رضایتمندی از زندگی زناشویی است. ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی پژوهش از ﻧﻈﺮﯾه ﻫﻤﺴﺎنﻫﻤﺴﺮی ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه و ﺑﺮﻣﺒﻨﺎی آن گزاره نویسی و ﻓﺮﺿﯿهها اخذ شدهاست. روش مورد استفاده پیمایش و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که با تعیین حجم نمونه 400 نفری با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران و با شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، داده ها و دادههای لازم گردآوری و تحلیل شدند. یافتهها نشان دادند که 8/32 درصد از پاسخگویان همسانی سنی و 8/82 درصد همسانی قومیتی داشته اند. 3/41 درصد از پاسخگویان رشته تحصیلی همانند، 5/15 درصدشغلی همانند و 3/36 درصد سطح درآمدی همانند سطح درآمد همسر خود داشته اند و همچنین، 8/52 درصد از پاسخگویان سطح تحصیلاتی دقیقا همانند سطح تحصیلات همسر خود داشته اند و اگر سطوح تحصیلی نزدیک به هم را نیز همسان تحصیل در نظر بگیریم، آنگاه 8/80 درصد از زوجین، همسان تحصیل بوده اند. نتایج حاکی از این است که رابطه بین متغیرهای همسانی سن، تحصیل، شغل و سطح درآمد با رضایت از زندگی زناشویی معنادار است، اما وجود رابطه معنادار بین متغیرهای همسانی قومیتی و همسانی رشته تحصیلی با رضایتمندی زناشویی تایید نشد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که متغیرهای همسان همسری در کنار هم توانسته اند 7/21 درصد تغییرات رضایت زناشویی را تبیین کنند. بر اساس نتایج مشاهده شده، متغیرهای همسانی سنی، همسانی تحصیلی و همسانی سطح درآمد تاثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر متغیرهای همسان همسری بررضایتمندی زناشویی داشته اند.
خلاصه ماشینی:
"پیشینه پژوهش ابتدا پژوهش های انجام شده داخلی را مرور کرده و سپس نگاهی مختصربه بررسیهای انجام شده خارجی می کنیم : الف ) پژوهش های انجام شده داخلی زارع وصفیاری جعفرآباد (٢٠١٦,Safiari Jafarabad &Zare ) از مطالعه خود نتیجه گیری کردند که مقدار رضایت از زندگی زناشویی با مقدار عشق و علاقه ، طول مدت زندگی زناشویی، اختلاف سنی زوجین ، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، مقدار تحصیلات زوجین رابطه معنادار دارد، یافته های پژوهش آنها، وجود رابطه معنادار بین رضایت از زندگی زناشویی و تحصیلات همسان زوجین و مقدار درآمد خانواده را تأیید نکرد.
بنابراین ، با توجه به نتایج سطر نخست جدول خروجی و این که ٠/٠٥ >sig است ، نتیجه میگیریم که تفاوت بین میانگین ها در سطح ٥% (با ٩٥% اطمینان) معنادار است ، یعنی بین میانگین های رضایت زناشویی افراد همسان و ناهمسان از نظر شغلی، تفاوت معنادار است و زوجینی که همسانی شغلی دارند، رضایت زناشویی بیش تری دارند.
نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که متغیرهای همسان همسری در کنار هم توانسته اند ٢١/٧ درصد تغییرات رضایت زناشویی را تبیین کنند، تاثیر متغیرها در کنار هم سبب شده است تا تنها تاثیر همسانی سنی، همسانی تحصیلی و همسانی سطح درآمد معنا دار شود.
در مجموع، مشخص شد که متغیرهای همسان همسری بر رضایت زناشویی مؤثرند و توانایی تبیین این متغیر را دارند همسانی دو فرد نه تنها افراد را به سوی یکدیگر جذب میکند بلکه پیوند و وصلت ایشان را نیز استوارتر میکند، اگرچه همسانی به تنهایی تضمین کننده رضایت زوجین نیست ، اما یکی از عواملی است که میتواند بر پایداری و استحکام خانواده و هم چنین ، رضایت مندی زوجین تأثیر داشته باشد.
educational sciences، shahid Chamran University، No. 77، autumn: 81-108 Study of factors that affect marital satisfaction in married ."