چکیده:
با دسته بندی سهام شرکت ها به سهام ارزشی و رشدی، بازده های سهام به شکل خاصی رفتار می کند، بطوریکه می توان رفتار آنها را پیش بینی نمود. جهت بررسی وجود عدم تقارن در بازده های سهام مربوط به شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار، چولگی بازده آنها بعنوان معیار اصلی استفاده شد. همبستگی بین چولگی بازده های سهام در دسته های سهام با نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بالا ( و یا پایین) حاکی از گرایشهای منفی (و یا مثبت ) در بازده های سهام می باشد. براساس یافته های این مطالعه، معمای سهام ارزشی/ رشدی تا حدودی به وسیله رجحان سرمایه گذار برای چولگی مثبت در بازده های سهام تشریح می شود. چنین رجحانی در چولگی مطابق با رجحان سرمایه گذاران دارای تابع مطلوبیت وارون شکل S می باشد. این مقاله مستندات بیشتری در مورد اهمیت قدرت پیش بینی اندازه های مبتنی بر حسابداری، مانند نرخ بازده دفتری، برای چولگی بازده های سهام ارائه می کند. پس از آزمون فرضیه ها، همبستگی مثبت معنی داری بین بازده مربوط به شرکتهای دارای سهام رشدی برقرار است.
The present study examines the relationship between stock returns and trading volume in Tehran Stock Exchange. In so doing، the daily data of the companies listed in Tehran Stock Exchange of a period of 7 years were used (from March 2006 to April 2012). This study focuses on the ability of predicting stock returns by the measures of trading volume. The SPSS software، and the minimum standard deviation of the average square of variables (probit analysis) were employed and the results indicate that the measures of volume (trading volume، delayed volume، volume change، and delayed volume change) are not appropriate to predict the stock returns of any of the companies. Also، the estimated model of the study for different industries reveal that the measures of volume cannot be used to predict stock returns and the only exception is the non-essential consumer goods industry.
خلاصه ماشینی:
این موضوع برای بررسی و مقایسه پراکندگیهای بازده پورتفوی دو سری از شرکتهای زیر استفاده میشود؛ در سری اول، شرکتهای با نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار پایین دارای رشد سرمایهگذاری بیشتر و شرکتهای با نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بالا دارای رشد سرمایهگذاری کمتر، که به وسیله ROA اندازهگیری میشود.
برای بررسی همبستگی منفی بین نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار یک شرکت و عدم تقارن بازدههای سهام آن، ارتقای این وضعیت مبتنی بر دو نوع مشاهده است: (1) سوگیری در حسابداری ناشی از اصل محافظهکاری و اصل تحقق میباشد، و (2) چولگی در بازده یک شرکت ناشی از تفویض اختیارها و تصمیمات در عملیات میباشد (راجان و همکاران، 2006).
و همچنین بین بازده سهام با شاخص ریسک سیستماتیک، اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار رابطه معنیدار و مثبت وجود دارد (قایمی و طوسی، 1385).
از این رو، تفاوت در میانگین بازده بین شرکتهای با نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بالا و پایین افزایش مییابد موضوع مربوط به تفاوت در چولگی بازده ممکن است ناشی از تفاوت در میانگین بازدهها باشد.
سپس در مدل (2) همبستگی رگرسیونی بین بازدههای سهام با نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار (BM)، اندازه شرکتها (SIZE) و بازده داراییها (ROA) با استفاده از آزمون رگرسیون بررسی شد.
و نهایتا، در مدل (3) همبستگی رگرسیونی بین بازدههای سهام با نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار (BM)، اندازه شرکتها (SIZE)، بازده داراییها (ROA) و چولگی بازدههای سهام (SkTR) با استفاده از آزمون رگرسیون بررسی شد.