خلاصه ماشینی:
"لذا به کتابی در این باره پرداختم و آن چه را که لازم است پیروی شود در آن آوردم(ص3) ماوردی از همان آغاز جایگاه خلافت و امامت را به روشنی بیان می کند او خلافت را چون درختی برآمده از بطن شریعت می شناسد که خود شریعت نیز در سایه سار آن توان ادامهء حیات دارد و سایر امور, مربوط به حکومت, را هم چون شاخه های فرعی آن درخت ترسیم می کند.
از همین روی امامت اصلی است که بنیان های شریعت بر آن استوار است و مصالح امت به آن نظام می یابد, تا آن جا که تمامی امور با آن ثبات پیدا می کند وولایات خاصه از آن صادر می شود (ص3) سپس ماوردی با اشرافی که بر امور سیاسی و اداری داشته وارد مسائل مختلف می شود و کتاب را در بیست باب سامان می دهد.
باب چهارم: فی تقلید الاماره علی الجهاد (نصب فرمانده بر امر جهاد) جهاد اختصاص به جنگ با مشرکین دارد و ولایت بر آن دو قسم است: یکی سیاست گذاری در امور لشگریان و تدبیر مسائل جنگ و دیگر این که تمامی مسائل مربوط به جهاد اعم از غنائم, عقد صلح و...
مولف برای این که بیان کند ولایت بر مظالم از مسائل مهم در ادارهء کشور است حکایت هایی چند از رسیدگی به مظالم در عهد نبی اکرم - ص - و عمربن عبدالعزیز را ذکرکرده, اضافه می نماید: پادشاهان ایرانی رسیدگی به مظالم را از اصول حکومت و عدالت می دانستند به طوری که جریان انصاف و عدالت را بدون آن ناممکن می شمردند قریش نیز در عصر جاهلیت برای رسیدگی به مظالم و انصاف دادن به مظلوم در مقابل ظالم پیمان بسته بودند (ص78) سپس تفاوت قاضی و دادرس, و احکام مربوط به رسیدگی به مظالم, را ذکر می کند."