چکیده:
آیین در واقع بیان نمادین و گاهی رازآمیز ارزش های فرهنگی و دینی یک جامعه است. ساختار آیین متاثر از اسطوره ها و باورهای متافیزیکی و گاهی مادی مردمی است که در طول سالیان متمادی به آن عمل کرده و آنرا حفظ می کنند. از مهم ترین و متداول ترین آیین های رایج جوامع بشری آیین گذار است. آیینی که مقاطع مهم زندگی انسان را به او گوشزد کرده و به مرور نقش ها و مسوولیت های جدید و متعالی تری را به او می سپارد. فرد در جریان برگزاری آیین گذار دستخوش نوعی استحاله و تغییر هستی شناختی می شود که از آن به مرگ نمادین از هستی پیشین و حیات دوباره به هستی جدید تعبیر می شود. نوشتار حاضر ضمن برشمردن ساختار و ویژگی های آیین به بررسی مفهوم استحاله و تغییر هستی شناختی در آیین های گذار می پردازد.
خلاصه ماشینی:
"تغییر و نوشدنی که در همۀ آیین ها مورد انتظار است در جریان آیین های گذار به طور عمیق تر و محسوس تری تحقق پیدا میکند، و بر این اساس از چنین تغییری اصطلاحا به مرگ از وضعیت پیشین و حیات به وضعیت متعالیتر بعدی تعبیر میشود.
فرد با گذراندن آزمون ها و مراحل پیش از آیین گذار قابلیت و استعداد این مرحله را در خود ایجاد مینماید و آمادة پذیرش نقش ها و مسؤولیت های جدید در قبال زندگی فردی خویش و نیز جامعه ای میشود که در آن زندگی میکند.
آیین سنت اصیل توصیه شده ای است که فرد از پیشینیان خود دریافت کرده است یا به واسطه وحی و تجلی امر قدسی برای معنا بخشیدن به حیات مادی انسان توصیه شده است و گاهی هیچ توجیه عقلانی و استناد معتبر علمی یا تاریخی در مورد آن وجود ندارد، اما افراد خود را ملزم به انجام آن میدانند.
محققانی چون الیاده بر اهمیت تجربۀ فردی در آیین ها تأکید میکنند و بر این باورند که این امر سبب میشود که فرد با صورت های حقیقی و پایدار موجود در روابط حاکم بر نظام کیهانی آشنا شود و با تکرار و یادآوری آنها، سراسر زندگی خود را با امر قدسی پیوند بزند.
هرچند آیین های گذار لزوما دینی نیستند و شکل و کارکرد آنها در طول زمان و بنا به اقتضای سبک زندگی انسان ها دستخوش تغییر میشود، اما تعلق خاطر انسان به اتصال با حقیقت متعال همواره نوعی آیین مداری دینی را پدید میآورد و به این ترتیب در میان هر جماعتی رنگ و بوی دین و اعتقادات آن مردم به روشنی مشاهده میشود."