چکیده:
بستر دریا برای صنعتگران نفت و گاز آبستن حوادث و وقایع ناگوار است. تفاوت سازههای نفتی دریایی اعم از ثابت و نیمهشناور با سازههای خشکی در این است که حصاری اطراف سایت خشکی کشیده میشود و از آن محافظت میشود، در حالی که چنین خط و مرزی برای سازههای دریایی وجود ندارد. به نظر حقوقدانان کلاسیک و دستاندرکاران صنعت بیمه، بیمهنامه در رستة قراردادهای الحاقی است و جایی برای مذاکره ندارد. اما از نظر نگارنده در عقد بیمه بیمهگذار به دنبال رفع نیازهای پروژهای خود و تسهیم و تقسیم ریسک است که با طبیعت قراردادهای الحاقی همخوانی ندارد. از سوی دیگر، بیمهنامة سازههای نفتی دریایی مشخصههای ویژهای دارد که قواعد خاص خود را میطلبد. در این مقاله قواعد حاکم بر بیمهنامههای عملیاتی توسعة میادین نفتی فراساحلی بررسی خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
حـال سـؤال این جاست که آیا سکوی نفتی بیمه نامة عملیاتی و بهره برداری داشته اسـت ؟ اگـر پـروژه بیمـة تمام خطر داشته باشد، آیا عدم نفع پروژه را نیز پوشش خواهد داد؟ ١.
بـه نظـر مـی رسـد بـا صراحت مادة ٢ قانون بیمه دیگر شکی باقی نمانده است تا بتوان به اصول عملیه رجوع کـرد و از سوی دیگر انعقاد قرارداد بیمة تمام خطر نصب سازه ای دریایی که بعـضا تـا ٢٠ میلیـون دلار حق بیمه دارد و با تعهدات پیچیده و فراوان آن نباید اعتقاد داشت که عقد بیمة تمام خطر نصب یک سکوی نفتی را می توان به صورت شفاهی منعقد کرد.
( Article 43, South Pars Gas Field Development Contract, Phase 13) با توجه به مـسئولیت تمـام خطـر پیمانکـار در مقابـل کارفرمـا نـسبت بـه کلیـة خـسارات وارده طبیعی است که شرط بیمة قراردادهای عملیات توسعة فراساحلی بدین نحو نگارش شده باشد.
شرکت پیمانکـار اصلی بر اساس قرارداد، متعهد به اخذ بیمه نامة تمام خطری برای پروژه است که کلیة پیمانکاران جزء را نیز پوشش دهد (بند ٢ مادة ١٢ پیش نویس قراردادهای نسل سوم بیع متقابل ایـران ).
٢. بند دوم : مدت بیمه بیمه نامة تمام خطر باید کلیة اجزای توسعة میدان نفتی را پوشش دهـد و از طـرف دیگـر بایـد مدت کافی برای پوشش ریسک های خسارات فیزیکی از شروع تا پایان پروژه را داشـته باشـد.
یکی دیگر از ظرفیت های کلیدی بیمه نامه های تمام خطر در پوشش ریسک های سـازه هـای نفتی فراساحلی که پس از سال ٢٠٠١ رشد کرد پوشـش بیمـه ای خطاهـای طراحـی و نیـروی انسانی بود.